2014-03-17، 10:42
یکی بیاید دست این خاطره ها را بگیرد
ببرد گردش . . .
کلافه کرده اند مرا ،
بس که نق می زنند به جانم . . .
خسته شده ام از گذر خاطرات . . .
رفت . . .
آنقدر ساده که باورش نمی کنید . حتی پشت سرش هم نگاه نکرد . . .
من هم می روم به همان جاده ای که می خواستم اولین جای شروع زندگیمان آنجا باشد . . .
ببرد گردش . . .
کلافه کرده اند مرا ،
بس که نق می زنند به جانم . . .
خسته شده ام از گذر خاطرات . . .
رفت . . .
آنقدر ساده که باورش نمی کنید . حتی پشت سرش هم نگاه نکرد . . .
من هم می روم به همان جاده ای که می خواستم اولین جای شروع زندگیمان آنجا باشد . . .
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست