2014-02-17، 01:12
آی دنیا دلتنگم از دست آدمها،،،،،
هر جا رفتم : گم شدم
هر کاری انجام دادم : اشتباه بود
هر حرفی زدم : غلط بود
هر فکری کردم :ناقص بود
هر و هزاران هر دیگه........
چون کم بود ...
وجود چیزی کم بود ....
چیزی (وجودی)که درونم بود من نمی دانستم و بیرون به دنبالش می گشتم
چیزی (وجودی)که تمام لحظه ها کنارم بود اما من شکایت از تنهایی داشتم
چیزی (وجودی)که لحظه ب لحظه عاشقانه دوستم داشت اما من شکایت از دوست داشته نشدن داشتم
الان میدانم کمبودم چیست ؟
اما اسیرم
اسیر اسیر اسیر اسیر دنیا و نواقصم
آی دنیا دلتنگم از تو از آدمهایش چرا ؟؟؟؟؟
چرا صادقانه بهم نگفتین کمبودم چیست!!!!!!
الان با تمام وجود فریاد می زنم میگوییم:
خدایا من تو را نداشتم خدایا نیاز دارم بهت خدایا دستم و بگیر
خدایا خدایا خدایا من من من فقط فقط فقط تو رو می خوام خودت رو
آی دنیا دلتنگ از دست آدمها،،،،،
هر جا رفتم : گم شدم
هر کاری انجام دادم : اشتباه بود
هر حرفی زدم : غلط بود
هر فکری کردم :ناقص بود
هر و هزاران هر دیگه........
چون کم بود ...
وجود چیزی کم بود ....
چیزی (وجودی)که درونم بود من نمی دانستم و بیرون به دنبالش می گشتم
چیزی (وجودی)که تمام لحظه ها کنارم بود اما من شکایت از تنهایی داشتم
چیزی (وجودی)که لحظه ب لحظه عاشقانه دوستم داشت اما من شکایت از دوست داشته نشدن داشتم
الان میدانم کمبودم چیست ؟
اما اسیرم
اسیر اسیر اسیر اسیر دنیا و نواقصم
آی دنیا دلتنگم از تو از آدمهایش چرا ؟؟؟؟؟
چرا صادقانه بهم نگفتین کمبودم چیست!!!!!!
الان با تمام وجود فریاد می زنم میگوییم:
خدایا من تو را نداشتم خدایا نیاز دارم بهت خدایا دستم و بگیر
خدایا خدایا خدایا من من من فقط فقط فقط تو رو می خوام خودت رو
هر جا رفتم : گم شدم
هر کاری انجام دادم : اشتباه بود
هر حرفی زدم : غلط بود
هر فکری کردم :ناقص بود
هر و هزاران هر دیگه........
چون کم بود ...
وجود چیزی کم بود ....
چیزی (وجودی)که درونم بود من نمی دانستم و بیرون به دنبالش می گشتم
چیزی (وجودی)که تمام لحظه ها کنارم بود اما من شکایت از تنهایی داشتم
چیزی (وجودی)که لحظه ب لحظه عاشقانه دوستم داشت اما من شکایت از دوست داشته نشدن داشتم
الان میدانم کمبودم چیست ؟
اما اسیرم
اسیر اسیر اسیر اسیر دنیا و نواقصم
آی دنیا دلتنگم از تو از آدمهایش چرا ؟؟؟؟؟
چرا صادقانه بهم نگفتین کمبودم چیست!!!!!!
الان با تمام وجود فریاد می زنم میگوییم:
خدایا من تو را نداشتم خدایا نیاز دارم بهت خدایا دستم و بگیر
خدایا خدایا خدایا من من من فقط فقط فقط تو رو می خوام خودت رو
آی دنیا دلتنگ از دست آدمها،،،،،
هر جا رفتم : گم شدم
هر کاری انجام دادم : اشتباه بود
هر حرفی زدم : غلط بود
هر فکری کردم :ناقص بود
هر و هزاران هر دیگه........
چون کم بود ...
وجود چیزی کم بود ....
چیزی (وجودی)که درونم بود من نمی دانستم و بیرون به دنبالش می گشتم
چیزی (وجودی)که تمام لحظه ها کنارم بود اما من شکایت از تنهایی داشتم
چیزی (وجودی)که لحظه ب لحظه عاشقانه دوستم داشت اما من شکایت از دوست داشته نشدن داشتم
الان میدانم کمبودم چیست ؟
اما اسیرم
اسیر اسیر اسیر اسیر دنیا و نواقصم
آی دنیا دلتنگم از تو از آدمهایش چرا ؟؟؟؟؟
چرا صادقانه بهم نگفتین کمبودم چیست!!!!!!
الان با تمام وجود فریاد می زنم میگوییم:
خدایا من تو را نداشتم خدایا نیاز دارم بهت خدایا دستم و بگیر
خدایا خدایا خدایا من من من فقط فقط فقط تو رو می خوام خودت رو