هم یار آشنای منی زین العابدین

هم زینت دعای منی زین العابدین

سجاده را به عشق شما پهن میکنم

تو ذکر سجده های منی زین العابدین

 

بال و پری زدم به بلندای آسمان

[align=-webkit-center][align=-webkit-center]از لطف خود خدای کریمان دری گشود

[align=-webkit-center]احرام سرخ بر تن من بود و ناگهان

[align=-webkit-center]دیدم که روبروم در اخضری گشود

[align=-webkit-center]در آن طرف تمامی عالم بهشت بود

[align=-webkit-center]یک لحظه نور پرده زیباتری گشود

[align=-webkit-center]بر روی دیدگان پر از التماس من

[align=-webkit-center]باری تعال چهره یک سروری گشود

[align=-webkit-center]به به چه سروری که ملک مست بوی او

[align=-webkit-center]جمعی ز انبیاء همه مبهوت روی او

[align=-webkit-center] نامش محمد و به لقب باقر العلوم

 

مه رجب، مه تسبیح، ماه صدق و صفاست

[align=-webkit-center][align=-webkit-center]مه نماز، مه روزه، ماه ذکر و دعاست

[align=-webkit-center]طلوع این مه نورانی از شب اول

[align=-webkit-center]ولادت وصی پنجم رسول خداست

[align=-webkit-center]امام پنجم شیعه، محمد دوم

[align=-webkit-center]که خاک درگهش این چار امّ و هفت آباست

[align=-webkit-center]تمام دانش در لوح سینه اش محفوظ

[align=-webkit-center]تمام قرآن در مصحف رخش پیداست

شهر مدينه غرق شادى بود آنشب

[align=-webkit-center][align=-webkit-center]اكنده از بانگ منادى بود آنشب

[align=-webkit-center]آنشب شفق ائينه دار لطف حق بود

[align=-webkit-center]چشم انتظار جلوه نص علق بود

[align=-webkit-center]آنشب قلم ، شمشير خود را تيز ميكرد

[align=-webkit-center]پيمانه انديشه را لبريز ميكرد

[align=-webkit-center]آنشب منادى داد عدل و داد ميزد

[align=-webkit-center]بين زمين و آسمان فرياد ميزد

بر شیعه ز حق رهبر لایق آمدتابنده ترین نور حقایق آمداز نسل محمد و علی و زهراصادق پسر حضرت باقر آمد 

 

پر از شمیم بهشت است منبرت آقابه برکت نفحات معطرت آقاهنوز عطر و شمیم محمدی داردگلِ دمیده ز لبهای أطهرت آقاشبیه حضرت خاتم مدینه العلمیعلوم می چکد از خاک معبرت آقاچهار هزار حکیم و فقیه و دانشمندرهین مکتب اندیشه گسترت آقا

 

پیربزرگ طایفه بود و کریم بود در اعتلای نهضت جدش سهیم بود مسندنشین کرسی تدریس علم ها  شایسته صفات حکیم و علیم بود... 

 

یاد تو مژده‏ ی میلاد تو، نفحه ی باد صباست

[align=-webkit-center][align=-webkit-center][align=-webkit-center]رایحه ‏ی یاد تو با دل ما آشناست

[align=-webkit-center][align=-webkit-center][align=-webkit-center]آمدی و باب هر حاجت دلها شدی

[align=-webkit-center][align=-webkit-center]باب حوائج تویی، نام تو ذکر خداست

[align=-webkit-center][align=-webkit-center][align=-webkit-center]عرش الهی اگر، جلوه گه حق بود

[align=-webkit-center][align=-webkit-center]بار گه ات کاظمین، خود حرم کبریاست

 

ز کاظمینش که ندیدم بسی

[align=-webkit-center][align=-webkit-center][align=-webkit-center]نیامده به دست خالی کسی

[align=-webkit-center][align=-webkit-center]اگر که دستی برود به سویش

[align=-webkit-center][align=-webkit-center]نمی‏ رسد مگر به آرزویش