2014-03-26، 05:31
کاسه و کوزه را سر کسی شکستن.
دق دلی خود را سر کسی خالی کردن
کاسه از آش داغ تر.
دایه مهربان تر از مادر .
دلسوزی بیش از اندازه و تظاهر کردن به مهربانی.
کاسه ای زیر نیم کاسه بودن.
سری پشت پرده وجود داشتن .رازی مهم در کار بودن.
کاسه و کوزه کسی را به هم زدن [size=medium]
وسایل زندگی و کار کسی را به هم ریختن سبب آزار کسی شدن
دق دلی خود را سر کسی خالی کردن
کاسه از آش داغ تر.
دایه مهربان تر از مادر .
دلسوزی بیش از اندازه و تظاهر کردن به مهربانی.
کاسه ای زیر نیم کاسه بودن.
سری پشت پرده وجود داشتن .رازی مهم در کار بودن.
کاسه و کوزه کسی را به هم زدن [size=medium]
وسایل زندگی و کار کسی را به هم ریختن سبب آزار کسی شدن
"اندکی صبر سحر نزدیک است"