· من چگونه اعتماد خودم را به نیری برتر به انگونه که او را درک می کنم از طریق کارکرد این قدم افزایش می دهم ؟

کاری که در قدم ششم نیاز است انجام دهیم مثل قدم اول است ما باید اقرار کنیم که در برابر نیروی اعتیادمان که چیزی جز درد وتحقیر در زندگی برای ما به همراه نداشته شکست خوردایم وبد باید اقرار کنیم که برای رویای با این نیرو نیاز است به کمک داریم ما باید این واقعیت را که خودمان نمی توانیم نواقص خود را برطرف کنیم .بپذیریم واعتماد کنیم که خداوند خود ان را برطرف می کند

اعتماد بالاتر از اعتقاد ،ایمان و باور است که باید به خداوند داشته باشم چون اگر اعتماد نباشد ایمان باور کار نمی دهد .خداوند به اندازه اعتمادم به من کمک و کار می دهد .چون بالاترین مرحله ایمان اعتماد به خداوند است .از طریق دعا کردن ارتباط فروتنانه می توانم اعتمادم را
بیشتر کنم اعتقاد ،اعتماد به فرایند بهبودی به ما کمک می کند به خداوند بیشتر نزدیک شویم .

وقتی که تمرین کنم این من نیستم که باید تشخیص دهم کی نواقص من برطرف شود بلکه خداوند زمان دقیق انرا میداند و این باعث میشود اعتمادم به خدا بیشتر شود

من چگونه ميتونم .خب جوابشو خوده سوال داده من با کار کرد قدم و به مشارکت گذاشتن تجربياتم و اوني که خداوندا از من ميخاد ميتونم اعتمادم را بيشتر کنم فراينده ايمان اوري قدم سوم رو در اين قدم به کار گيرم اعتقاد به يک نيروي برتر و اعتماد کردن به اون به اين باور منو ميرسونه که نيروي برتر از فکر من هست که منو در طول روز داره راهنماي ميکنه اين باور باعث ميشه که من ايمان بيارم و ايمانه من از تسليم در برابر قدرت مافوق همه قدرتهاس يعني اوني که اشتهاي سيري ناپذير موادو از من گرفت ميتونه نواقص منو بگيره اگه سلاح بدونه وقتي من ميبينم تو طول روز از نواقصم استفاده نميکنم اعتمادم بيشتر ميشه واز سر راه خداوند ميرم کنار يعني تسليم وعاجز ميشم.

8_چیزی که موجب اعتمادبیشترمن نسبت بخداوندونیروی برترم میشودتقویت ورشدروندایمان آوری وکارکردقدمهای قبلی واین قدم وجاری کردن اصول روحانی درزندگیم وسپردن وبرطرف کردن نواقصم بدست خداوندمیباشد.
اعتماد،یک روندویک پروسه است که به مروربابودن درمسیربهبودی وکارکردن قدمها ودیدن یکسری شواهدوتغییرباورهای گذشته وپذیرش باورهای جدید بوجودمیایداعتمادیعنی اقدام وعمل کردن و سپردن همه چیزبه او،الالخصوص نتیجه کارهایمان را.
من زمانی به مرحله بالای اعتمادمیرسم که باورکنم وآگاه شوم که خداوندنواقصم رابرطرف خواهدکردنه خودمن وبه همین دلیل اراده خداوند راجایگزین اراده خودم کرده واز سرراه خداوندکنارمیروم ومیگذارم تاخداوندکارخودش راانجام دهد.درقدم سوم تصمیم گرفتم که بسپارم اعتمادکردم وسپردم ونتیجه اش راهم دیدم حالادراین قدم باعشق وآگاهی بیشتری اعتمادمیکنم وخودم ونواقصم را بخداوندونیروی برترم میسپارم .
حال باکارکردن این قدم وازطریق دعاومراقبه،بازنگه داشتن دریچه افکاروقلبم،باصبوربودن وتحمل کردن،با امیدواربودن وفروتنی داشتن،بادست از خودمحوری برداشتن،صداقت باخود داشتن وخویشتن پذیری،باتوکل کردن، باشکرگزاری وسپاسگذاربودن ودرنهایت باسپردن و.....درپروسه بهبودی بودن، رونداعتمادمن بادیدن شواهدروزافزون نسبت بخداوندونیروی برترم بیشتر میشود.?