2013-11-04، 12:04
پشت سر گذاشتن درد 26 آبان
«صرف نظر از اینکه چه احساسی داریم، هرگز مجبور به مصرف مجدد نیستیم. همه احساسات سرانجام برطرف خواهند شد.»
کتاب پایه
v
بیش ازهروقت دیگر آزار می شویم . پس از یک شب بیخوابی از رختخواب برمیخیزید، با خداوند صحبت میکنید و هنوز هم احساس بهتری ندارید. صدای آرامی به شما میگوید: «این حالت بر طرف خواهد شد». در حالی که گام برمیدارید و زیر لب حرف میزنید و روز خود را ادامه میدهید، با تعجب میپرسید: «چه وقت؟».
نالان و هقهقکنان سوار اتومبیل خود میشوید و برای اینکه به افکار خود توجه نکنید، صدای رادیو را در تمام مسیر بلند میکنید. اما مستقیم به محل کار خود میروید و حتی درباره مصرف مواد هم فکر نمیکنید.
احساس میکنید از درون آتش گرفتهاید. درست وقتی این درد غیر قابل تحمل میشود، کرخت و ساکت میشوید. به جلسهای میروید و آرزو میکنید ای کاش شما هم مانند سایر اعضاء خوشحال بودید. اما دچار لغزش نمیشوید.
قدری بیشتر ناله میکنید و با راهنما تماس میگیرید. به خانه یک دوست میروید و حتی متوجه این صحنه زیبا نمیشوید، زیرا چشمانداز درونی شما بسیار تاریک است. ممکن است پس از دیدار با دوست خود، احساس بهتری نداشته باشید، اما لااقل به جای این کار با فروشنده مواد دیدار نکردهاید.
به یک قدم پنجم گوش میدهید. در جلسهای صحبت میکنید. به تقویم نگاه میکنید و متوجه میشوید که یک روز پاک دیگر را پشت سر گذاشتهاید.
سپس روزی بیدار میشوید، به بیرون نگاه میکنید و متوجه میشوید که روز زیبایی است. خورشید میدرخشد. آسمان آبی است. نفس عمیقی میکشید، دوباره لبخند میزنید و میدانید حالات مختلف واقعاً گذرا هستند.
v
فقط برای امروز: صرف نظر از اینکه امروز چه احساسی دارم، به بهبودی خود ادامه میدهم.