2014-05-04، 03:10
داداشم داشت دستشو کيسه مى کشيد,چرکاشو ديده,مى گه: عه اين قهوه اي ها چرکن?
مامانمم گفت : پ ن پ لواشکن!مى خواى ليس بزن
رفتم سر قبر بابابزرگم
یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟
پ ن پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره...
مامانمم گفت : پ ن پ لواشکن!مى خواى ليس بزن
رفتم سر قبر بابابزرگم
یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟
پ ن پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره...
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست