اعضای عزیز اس ای برای پاسخ به این سوال بهتر است برای درک مفهوم تجربه روحانی به کتاب الکلیهای گمنام قسمت تجربه روحانی مراجعه کنند.بنا بر تجربه شخصی من اینطور است که روزی متوجه شدم من با مواد مخدر مشکل دارم و با کمک برنامه بهبودی انرا کنار گذاشتم.اما در این چند سال اخر متوجه شدم من فقط نوع اعتیادها را عوض میکردم و شهوت تبدیل به عادت مخرب من شده بود که داشت جانم را میگرفت.
درونم پر بود از استرس و حس بی لیلقتی.من برنامه اس ای را شروع کردم.تجربه روحانی برای من به مرور اتفاق می افتد چرا که من مشکل کمبود قدرت و کمبود روح دارم و روحانیت راه حل من است.من روح مریضی داشتم و انگار تکه ای از روحم نبود و من به دنبال تکمیل کردن خودم بودم.هر روز تجربه جدیدی از روحانیت پیدا میکنم مثلا اینکه اینروزها کارهایم را با مکث انجام میدهم.به سر و وضع خود اهمیت بیشتری میدهم و به وسوسه های شهوت نه میگویم.من بدون شهوت شاد هستم و لازم نیست زندگی خود یا اظرافیان را تباه کنم.باورهای من در مورد خداوند خودم خانواده و اجتماع روز به روز عوض میشود و نسبت به زندگی دید بهتری دارم.اینکه دیگران را یک انسان دارای عاطفه میبینم نوعی فهم جدید من از بیداری روحانی است.تمام اشفتگیهای زندگیم ناشی از نوع نگاه بیمارگونه ام به شرایط بوده است
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست