2013-12-07، 12:19
تاريخچه قزوين
پيشينه تاريخي
قزوين بعد از ظهور اسلام
تاريخچه قزوين
قزوين را در نوشته هاي قديم اروپا شهر باستاني « ارساس » يا « ارسا سيا» و در تواريخ يونان همان شهر قديمي « راژيا » و در زمان اشکانيان به نام موسس آن « اردپا » خوانده اند.
ساسانيان آنرا « کشوين » ناميده اند، يعني سرزميني که نبايد از آن غافل شد برخي هم آن را « قسوين » يا شهر که مردمي پرصلابت و استوار دارد و بعضي از مورخين هم معرب « کاسپين » گفته اند به دليل آنکه قوم کاپست از مجاورت درياي مازندران به طرف اين دشت مهاجرت کرده و با اقوام بومي اختلاط نموده اند و گروهي هم به مرکز ايران رفته اند و درياي خزر نيز به همين دليل به بحرالقزوين يا درياي قزوين اشتهار دارد.
در منطقه قزوين صدها تپه باستاني شناسايي شده که هر يک برگ زريني از تاريخ و تمدن ميهن اسلامي مان را در سينه جاي داده اند و تنها حفاري تپه سگزآباد نشانگر تمدن 9 هزار ساله يکجانشيني در اين دشت حاصلخيز است.
بناي شهر قزوين را به شاپور ذوالاکتاف نسبت داده و مي گويد آنجا را "شاد شاپور" ناميد. امام ابوالقاسم عبدالکريم بن محمد رافعي در کتاب التدوين في اخباراهل العلم به قزوين و زکرياي بن محمد محمود ممکوني در آثارالبلاد و ياقوت حموي درمعجم البدان به نقل ازاين فقيه و شاهزاده فرهاد ميرزا معتمدالدوله در کتاب هدايه السبيل و کفايه الدليل باستناد شهرت قزوين را از بناهاي شاپور ذوالاکتاف نگاشته اند.
احمدابن ابي عبدالله برقي در کتاب "النبيان" و خواجه حمدالله مستوفي در "تاريخ گزيده" و محمد حسنخان اعتماد السلطنه در کتاب "مرآت البدان" و امين احمد رازي در "هفت اقليم" به نقل از البنيان و استاد و با تولد خاور شناس نامي روس در کتاب "جغرافياي تاريخي ايران" بناي شهر قزوين را به شاپور اول منسوب داشته اند. شمس الدين سامي بيک در "قاموس الاعلام ترکي" در اين باره ترديد کرده و نوشته است که از ايرانيان شاپور ذوالاکتاف با يکي از بهرام ها شهر قزوين را بنياد كرده اند. منبع اصلي اين دو قول يکي "اخبار البدان" ابن فقيه و ديگري "البنيان" احمد بن ابي عبدالله برقي است که مولفان سابق نيز عموما با اين دو ماخذ استناد داشته اند. البته نمي توان در اين باره نظر قطعي داد وليکن با بررسي اوضاع دوران فرمانروائي اين دو پادشاه مي بينيم زمان شاپور ذوالاکتاف که بواسطه صغر سن نمي توانست در کارهاي کشور موثر باشد سراسر مملکت دستخوش کشتار و تاراج طوايف داخلي و خارجي بود.
بنابراين مناسب است باني قزوين را بنا به نگارش" ابن فقيه شاپور ذوالاکتاف" بدانيم اما اين که ابن فقيه ذکر کرده است شاپور ذوالاکتاف شهر قزوين را بنا کرده و آن را شاد شاپور ناميد. ديگران نيز در اين زمينه شرحي نگاشته اند از جمله حمد الله مستوفي در تاريخ گزيده به نقل از کتاب البنيان قدري بتفصيل پرداخته اند و نوشته است شهر قزوين را شاپور بن اردشير بابکان ساخته و آن را شادشاپور نام کرد همانا آن شهري که در ميان قزوين ساخته اند چنانچه رودخانه چند بر جنوبي آن روانست و رودخانه ابهر بر شمالي آن و از آنجا اطلال بار و پديدارست.
محمد حسن خان اعتماد السلطنه نيز در کتاب "مرآت البلدان" به نقل از کتاب البنيان اين موضوع را تا اندازه اي روشن تر به قلم آورده و مي گويد قزوين را شاپور بن اردشير بابکان ساخت و شاد شاپور نام نهاد و همانا آن شهري بود که ميان رودخانه هاي خررود و ابهر رود مي ساخته اند و آنجا پديدار است و مردم آنجا در ديه هر چه که به اردشير بابکان منسوب است مسکونند و مشهور است در کتاب تدوين رافعي مسطور که حصار شهرستان قزوين اکنون محلي است در ميان شهر شاپور ذوالاکتاف ساساني ساخته است
پيشينه تاريخي
بر اساس اسناد و مدارک موجود قدمت و سابقه تاريخي منطقه قزوين به دوران حکومت مادها، در قرن نهم پيش از ميلاد، مي رسد. در آن زمان، ناحيه کوهستاني جنوب و جنوب غربي قزوين جزئي از قلمرو مادها به شمار مي رفت که همواره مورد تاخت و تاز اقوام و قبايل مختلف، از جمله اقوام آشور و کاسيها، قرار داشت.
بررسي آثار بدست آمده از جنوب دشت قزوين در بخش بوئين زهرا، نشان مي دهد که در اين منطقه در هزاره هاي چهارم و پنجم پيش از ميلاد، زيستگاه جماعت هاي انساني بوده است.
بناي اوليه شهر قزوين را به شاپور معرف به شاپورذوالاکتاف نسبت مي دهند. شاپور شهر قزوين را براي جلوگيري از تهاجمات ديالمه بنا نهاد و در آن دز و استحکامات به وجود آورد و سپاهيان خود را در آن استقرار داد. به مرور زمان، پايگاه نظامي شاپور توسعه يافت و هسته اصلي شهر قزوين به وجود آمد. موقعيت اين شهر همواره به عنوان گذرگاه مهم طبرستان و درياي مازندران (خزر) اهميت فراوان داشت. بعد از حمله اعراب به ايران و آغاز دوره فتوحات اسلامي، براء بن عازب از سرداران معروف عرب در سال 24هجري قمري، قزوين را محاصره کرد. قزوين در دوره اسلامي نيز به پايگاه و مبداء عمليات بعدي لشگريان عرب تبديل شد. در سال 192ھ . ق ››هارون الرشيد‹‹ به قزوين آمد و نسبت به توسعه شهر و ساخت بناي ›› مسجد جامع ›› در آن دور آن اقدام نمود.
ناصر خسرو قبادياني در سفرنامه خود در سال 438ھ . ق شهر قزوين را چنين توصيف کرده است:
... باغستان بسيار داشت، بي ديوار و خار، و هيچ مانعي از دخول در باغات، و قزوين را شهري نيکو ديدم، باروي حصين و کنگره بر آن نهاده و بازارهاي خوب، مگر آن که آب در آن اندک بود و منحصر به کاريزها در زير زمين رئس آن شهر مردي علوي بود.
از اواخر قرن پنجم هجري تا زمان حمله هلاکو به قلعه هاي اسماعيليان، سرزمين قزوين تحت تاثير حوادث مربوط به نهضت اسماعيليان از جمله حسن صباح و جانشينان او قرار داشت و شاهد نبردها و جنگ هاي طولاني ميان سپاه حکومت مرکزي و اسماعيليان بود. در زمان صفويه و در دوران سلطنت شاه طهماسب، با برگزيده شدن قزوين به پايتختي، اين شهر اعتبار بيشتري يافت و آثار وبناهاي متعددي در آن بنا گرديد.
در دوره قاجاريه که تهران به پايتختي انتخاب شد، قزوين به علت استقرار در مسير جاده تهران به اروپا و روسيه، اهميت قابل ملاحظه اي يافت.
با آغاز نهضت مشروطيت، اين شهر، خانه دوم مشرطه خواهان شد و مردمان آن از هيچ کمکي به آزادي خواهان دريغ نکردند.
در اواخر دوره قاجار ›› رضا خان مير پنج ‹‹ با نماينده انگلستان در گراندهتل قزوين ملاقات کرد که طي آن نطفه کودتاي سوم اسفند براي براندازي حکومت قاجاريه بسته شد.
قزوين بعد از ظهور اسلام
قزوين به دنبال فتح آن در سال 21 هجري به عنوان مرز و ثغر مسلمين شناخته شد و مسلمانان براي درک فضيلت جهاد با کفار ديلم به سوي آن رهسپار گشتند. احاديث فراواني که در فضيلت قزوين روايت شده و عملکرد زمامداران حکومت اسلامي در پشتيباني از مدافعان قزوين اهميت والاي آن را مي نمايد.اعزام چهار هزار تن از مسلمانان به فرماندهي ربيع بن خثيم در سال 36 هجري و قبل از جنگ حساس صفين به قزوين توسط اميرالمومنين علي بن ابي طالب (ع) نمونه اي از اين توجه است .
بديهي است که شهر کوچک و قديمي قزوين که به استواري محدود بوده گنجايش سيل عظيم مهاجران و مجاهدان را نداشته و لزوم گسترش آن براي جلب بيشتر مسلمين اعزامي به قزوين احساس مي شده است. سعيد بن العاص بن اميه که از طرف عثمان والي کوفه بوده براي جنگ با ديلميان به قزوين مي آيد و آن را شهري استوار و آباد مي کند قطعا اين عمران اوليه قبل از سال 35 هجري که سال قتل عثمان است صورت گرفته است.
خانه سازي در بيرون از قلعه قديمي شهر ظاهرا نخستين بار توسط محمد بن سنان عجلي و در سال 90 هجري انجام شده و ديگران نيز به تقليد از او در بيرون از شهر به خانه سازي پرداخته اند و شهر را وسعت بخشيده اند . پيش از سال 169 هجري در سالهاي خلافت مهدي عباسي و زماني که فرزندش موسي الهادي وليعهد بوده و شهرک به نامهاي مدينه موسي و مبارکيه در کنار قزوين ساخته شد و همين امر به توسعه بعدي شهر کمک شاياني کرد.
محدوده جغرافیایی قزوین
استان قزوين که در حوزه مرکزي ايران با مساحتي معادل 15 هزار و 821 کيلومتر مربع، بين 48 درجه و 45 دقيقه تا 50 درجه و 50 دقيقه طول شرقي و 35 درجه و 37 دقيقه تا 36 درجه و 45 دقيقه عرض شمالي قرار دارد از شمال به استان هاي مازندران و گيلان، از غرب به استان هاي همدان و زنجان، از جنوب به استان مرکزي و از شرق به استان تهران محدود مي شود . سلسه جبال البرز مرکزي و کوه هاي رامند و خرقان از سه جهت استان را فرا گرفته و دشت گسترده اي را به وجود آورده اند که از شمال به جنوب 75 کيلومتر و از شرق به غرب حدود 95 کيلو متر است .
ارتفاعات شمال استان به بيش از 4000 متر و جنوب غربي به 2700 متر از سطح دريا مي رسد و کوه هاي معروف آن سيالان، شاه البرز، خشچال، سفيد کوه، شجاع الدين، اله تره، رامند، آق داغ، خرقان، ساري داغ، سلطان پير، سياه کوه و... هستند که سيالان با 4175 وشاه البرز با 4056 متر بلندتر از ديگرانند. محدوده مرکزي و شرق استان که دشت پهناور قزوين را تشکيل داده داراي شيبي است که از شمال غرب به جنوب شرق امتداد يافته و در پايين ترين نقطه 1130 متر است.کمترين نقطه استان از سطح دريا با 300 متر در منطقه طارم سفلي و کناره هاي درياچه سد سفيد رود واقع شده که تفاوت آشکاري را از نظر توپوگرافي به وجود آورده است.
پيشينه تاريخي
قزوين بعد از ظهور اسلام
تاريخچه قزوين
قزوين را در نوشته هاي قديم اروپا شهر باستاني « ارساس » يا « ارسا سيا» و در تواريخ يونان همان شهر قديمي « راژيا » و در زمان اشکانيان به نام موسس آن « اردپا » خوانده اند.
ساسانيان آنرا « کشوين » ناميده اند، يعني سرزميني که نبايد از آن غافل شد برخي هم آن را « قسوين » يا شهر که مردمي پرصلابت و استوار دارد و بعضي از مورخين هم معرب « کاسپين » گفته اند به دليل آنکه قوم کاپست از مجاورت درياي مازندران به طرف اين دشت مهاجرت کرده و با اقوام بومي اختلاط نموده اند و گروهي هم به مرکز ايران رفته اند و درياي خزر نيز به همين دليل به بحرالقزوين يا درياي قزوين اشتهار دارد.
در منطقه قزوين صدها تپه باستاني شناسايي شده که هر يک برگ زريني از تاريخ و تمدن ميهن اسلامي مان را در سينه جاي داده اند و تنها حفاري تپه سگزآباد نشانگر تمدن 9 هزار ساله يکجانشيني در اين دشت حاصلخيز است.
بناي شهر قزوين را به شاپور ذوالاکتاف نسبت داده و مي گويد آنجا را "شاد شاپور" ناميد. امام ابوالقاسم عبدالکريم بن محمد رافعي در کتاب التدوين في اخباراهل العلم به قزوين و زکرياي بن محمد محمود ممکوني در آثارالبلاد و ياقوت حموي درمعجم البدان به نقل ازاين فقيه و شاهزاده فرهاد ميرزا معتمدالدوله در کتاب هدايه السبيل و کفايه الدليل باستناد شهرت قزوين را از بناهاي شاپور ذوالاکتاف نگاشته اند.
احمدابن ابي عبدالله برقي در کتاب "النبيان" و خواجه حمدالله مستوفي در "تاريخ گزيده" و محمد حسنخان اعتماد السلطنه در کتاب "مرآت البدان" و امين احمد رازي در "هفت اقليم" به نقل از البنيان و استاد و با تولد خاور شناس نامي روس در کتاب "جغرافياي تاريخي ايران" بناي شهر قزوين را به شاپور اول منسوب داشته اند. شمس الدين سامي بيک در "قاموس الاعلام ترکي" در اين باره ترديد کرده و نوشته است که از ايرانيان شاپور ذوالاکتاف با يکي از بهرام ها شهر قزوين را بنياد كرده اند. منبع اصلي اين دو قول يکي "اخبار البدان" ابن فقيه و ديگري "البنيان" احمد بن ابي عبدالله برقي است که مولفان سابق نيز عموما با اين دو ماخذ استناد داشته اند. البته نمي توان در اين باره نظر قطعي داد وليکن با بررسي اوضاع دوران فرمانروائي اين دو پادشاه مي بينيم زمان شاپور ذوالاکتاف که بواسطه صغر سن نمي توانست در کارهاي کشور موثر باشد سراسر مملکت دستخوش کشتار و تاراج طوايف داخلي و خارجي بود.
بنابراين مناسب است باني قزوين را بنا به نگارش" ابن فقيه شاپور ذوالاکتاف" بدانيم اما اين که ابن فقيه ذکر کرده است شاپور ذوالاکتاف شهر قزوين را بنا کرده و آن را شاد شاپور ناميد. ديگران نيز در اين زمينه شرحي نگاشته اند از جمله حمد الله مستوفي در تاريخ گزيده به نقل از کتاب البنيان قدري بتفصيل پرداخته اند و نوشته است شهر قزوين را شاپور بن اردشير بابکان ساخته و آن را شادشاپور نام کرد همانا آن شهري که در ميان قزوين ساخته اند چنانچه رودخانه چند بر جنوبي آن روانست و رودخانه ابهر بر شمالي آن و از آنجا اطلال بار و پديدارست.
محمد حسن خان اعتماد السلطنه نيز در کتاب "مرآت البلدان" به نقل از کتاب البنيان اين موضوع را تا اندازه اي روشن تر به قلم آورده و مي گويد قزوين را شاپور بن اردشير بابکان ساخت و شاد شاپور نام نهاد و همانا آن شهري بود که ميان رودخانه هاي خررود و ابهر رود مي ساخته اند و آنجا پديدار است و مردم آنجا در ديه هر چه که به اردشير بابکان منسوب است مسکونند و مشهور است در کتاب تدوين رافعي مسطور که حصار شهرستان قزوين اکنون محلي است در ميان شهر شاپور ذوالاکتاف ساساني ساخته است
پيشينه تاريخي
بر اساس اسناد و مدارک موجود قدمت و سابقه تاريخي منطقه قزوين به دوران حکومت مادها، در قرن نهم پيش از ميلاد، مي رسد. در آن زمان، ناحيه کوهستاني جنوب و جنوب غربي قزوين جزئي از قلمرو مادها به شمار مي رفت که همواره مورد تاخت و تاز اقوام و قبايل مختلف، از جمله اقوام آشور و کاسيها، قرار داشت.
بررسي آثار بدست آمده از جنوب دشت قزوين در بخش بوئين زهرا، نشان مي دهد که در اين منطقه در هزاره هاي چهارم و پنجم پيش از ميلاد، زيستگاه جماعت هاي انساني بوده است.
بناي اوليه شهر قزوين را به شاپور معرف به شاپورذوالاکتاف نسبت مي دهند. شاپور شهر قزوين را براي جلوگيري از تهاجمات ديالمه بنا نهاد و در آن دز و استحکامات به وجود آورد و سپاهيان خود را در آن استقرار داد. به مرور زمان، پايگاه نظامي شاپور توسعه يافت و هسته اصلي شهر قزوين به وجود آمد. موقعيت اين شهر همواره به عنوان گذرگاه مهم طبرستان و درياي مازندران (خزر) اهميت فراوان داشت. بعد از حمله اعراب به ايران و آغاز دوره فتوحات اسلامي، براء بن عازب از سرداران معروف عرب در سال 24هجري قمري، قزوين را محاصره کرد. قزوين در دوره اسلامي نيز به پايگاه و مبداء عمليات بعدي لشگريان عرب تبديل شد. در سال 192ھ . ق ››هارون الرشيد‹‹ به قزوين آمد و نسبت به توسعه شهر و ساخت بناي ›› مسجد جامع ›› در آن دور آن اقدام نمود.
ناصر خسرو قبادياني در سفرنامه خود در سال 438ھ . ق شهر قزوين را چنين توصيف کرده است:
... باغستان بسيار داشت، بي ديوار و خار، و هيچ مانعي از دخول در باغات، و قزوين را شهري نيکو ديدم، باروي حصين و کنگره بر آن نهاده و بازارهاي خوب، مگر آن که آب در آن اندک بود و منحصر به کاريزها در زير زمين رئس آن شهر مردي علوي بود.
از اواخر قرن پنجم هجري تا زمان حمله هلاکو به قلعه هاي اسماعيليان، سرزمين قزوين تحت تاثير حوادث مربوط به نهضت اسماعيليان از جمله حسن صباح و جانشينان او قرار داشت و شاهد نبردها و جنگ هاي طولاني ميان سپاه حکومت مرکزي و اسماعيليان بود. در زمان صفويه و در دوران سلطنت شاه طهماسب، با برگزيده شدن قزوين به پايتختي، اين شهر اعتبار بيشتري يافت و آثار وبناهاي متعددي در آن بنا گرديد.
در دوره قاجاريه که تهران به پايتختي انتخاب شد، قزوين به علت استقرار در مسير جاده تهران به اروپا و روسيه، اهميت قابل ملاحظه اي يافت.
با آغاز نهضت مشروطيت، اين شهر، خانه دوم مشرطه خواهان شد و مردمان آن از هيچ کمکي به آزادي خواهان دريغ نکردند.
در اواخر دوره قاجار ›› رضا خان مير پنج ‹‹ با نماينده انگلستان در گراندهتل قزوين ملاقات کرد که طي آن نطفه کودتاي سوم اسفند براي براندازي حکومت قاجاريه بسته شد.
قزوين بعد از ظهور اسلام
قزوين به دنبال فتح آن در سال 21 هجري به عنوان مرز و ثغر مسلمين شناخته شد و مسلمانان براي درک فضيلت جهاد با کفار ديلم به سوي آن رهسپار گشتند. احاديث فراواني که در فضيلت قزوين روايت شده و عملکرد زمامداران حکومت اسلامي در پشتيباني از مدافعان قزوين اهميت والاي آن را مي نمايد.اعزام چهار هزار تن از مسلمانان به فرماندهي ربيع بن خثيم در سال 36 هجري و قبل از جنگ حساس صفين به قزوين توسط اميرالمومنين علي بن ابي طالب (ع) نمونه اي از اين توجه است .
بديهي است که شهر کوچک و قديمي قزوين که به استواري محدود بوده گنجايش سيل عظيم مهاجران و مجاهدان را نداشته و لزوم گسترش آن براي جلب بيشتر مسلمين اعزامي به قزوين احساس مي شده است. سعيد بن العاص بن اميه که از طرف عثمان والي کوفه بوده براي جنگ با ديلميان به قزوين مي آيد و آن را شهري استوار و آباد مي کند قطعا اين عمران اوليه قبل از سال 35 هجري که سال قتل عثمان است صورت گرفته است.
خانه سازي در بيرون از قلعه قديمي شهر ظاهرا نخستين بار توسط محمد بن سنان عجلي و در سال 90 هجري انجام شده و ديگران نيز به تقليد از او در بيرون از شهر به خانه سازي پرداخته اند و شهر را وسعت بخشيده اند . پيش از سال 169 هجري در سالهاي خلافت مهدي عباسي و زماني که فرزندش موسي الهادي وليعهد بوده و شهرک به نامهاي مدينه موسي و مبارکيه در کنار قزوين ساخته شد و همين امر به توسعه بعدي شهر کمک شاياني کرد.
محدوده جغرافیایی قزوین
استان قزوين که در حوزه مرکزي ايران با مساحتي معادل 15 هزار و 821 کيلومتر مربع، بين 48 درجه و 45 دقيقه تا 50 درجه و 50 دقيقه طول شرقي و 35 درجه و 37 دقيقه تا 36 درجه و 45 دقيقه عرض شمالي قرار دارد از شمال به استان هاي مازندران و گيلان، از غرب به استان هاي همدان و زنجان، از جنوب به استان مرکزي و از شرق به استان تهران محدود مي شود . سلسه جبال البرز مرکزي و کوه هاي رامند و خرقان از سه جهت استان را فرا گرفته و دشت گسترده اي را به وجود آورده اند که از شمال به جنوب 75 کيلومتر و از شرق به غرب حدود 95 کيلو متر است .
ارتفاعات شمال استان به بيش از 4000 متر و جنوب غربي به 2700 متر از سطح دريا مي رسد و کوه هاي معروف آن سيالان، شاه البرز، خشچال، سفيد کوه، شجاع الدين، اله تره، رامند، آق داغ، خرقان، ساري داغ، سلطان پير، سياه کوه و... هستند که سيالان با 4175 وشاه البرز با 4056 متر بلندتر از ديگرانند. محدوده مرکزي و شرق استان که دشت پهناور قزوين را تشکيل داده داراي شيبي است که از شمال غرب به جنوب شرق امتداد يافته و در پايين ترين نقطه 1130 متر است.کمترين نقطه استان از سطح دريا با 300 متر در منطقه طارم سفلي و کناره هاي درياچه سد سفيد رود واقع شده که تفاوت آشکاري را از نظر توپوگرافي به وجود آورده است.