آیا افکار بحران زا را حفظ می کنم.ودر برابر هر موقعیتی عکس العمل از روی هراس وترس نشان میدهم؟
این مسئله چگونه بر روی زندگیم تاثیر گذاشته است؟
این مسئله چگونه بر روی زندگیم تاثیر گذاشته است؟
|
36-آیا افکار بحران زا را حفظ می کنم.ودر برابر هر موقعیتی عکس العمل از روی هراس وترس ن
|
آیا افکار بحران زا را حفظ می کنم.ودر برابر هر موقعیتی عکس العمل از روی هراس وترس نشان میدهم؟
این مسئله چگونه بر روی زندگیم تاثیر گذاشته است؟ سپاس شده توسط: NASIB ، sadaf ، مرتضی تالشی ، mahla
2013-11-10، 12:37
گاهی اوقات بله.مواقعی پیش می اید که از این حالت ها استقبال می کنم وطبق عادت های خودمورانه به خود می گویم که حالم بد باشد بهتر است.وقتی عکس العمل از روی هراس وترس باشد مطمنا نتیجه ی خوبی در نخواهد داشت گاهی اوقات مسایل ان قدر هم بحرانی نیست اما من غلو می کنم وبه خودم میگویم مسایل بزرگی است واین افکار را حفظ می کنم زیربنای این ترس است چون در این مواقع خداوند را در نظر ندارم بحران یعنی زیر فشار بودن مثل بحران های مالی احساسی بیماری جسمی روحی
طبیت بیماری من این است که بحران را حفظ میکنم وزندگی ام را به تباهی کشیده می شود راهکار اگر به خدا توکل کنم کارهادرست خواهد شد مسایل زمان وبدهم وبه انها شاخ وبرگ ندهم ودر برابر مسایل کوچک عکس العمل های بزرگ نشان ندهم وبدانم که حفظ افکار بحران زا انرزی مرا میگیرد ومنزوی می شوم
تالار گفتمان انجمن بانیان بهبودی
2014-08-29، 03:00
بله
تمام افکاری که مایه یاس و ناامید است را بشدت مراقبت و ابزاری مثل توکل امید و دعا را فراموش کرده بودم و در برابر هر پیش آمدی از ابزار منفی استفاده می کردم جبهه از روی ترس می گرفتم و نه از روی منطق و این باعث می شد نتوانم درست فکر کنم
"اندکی صبر سحر نزدیک است"
2014-08-31، 11:01
وضعیت بحران زا یک وضعیت فکری غیر قابل اداره است ومعمولا از واقعیت بدور است. هر زمان افکار بحران زا را حفظ کرده ام انرژی فکری و جسمی ام به تحلیل رفته وبخاطر ترسهایم شروع به کنترل مقایسه و سرزنش دیگران کرده ام و تصمیم های عجولانه گرفته ام و نهایتا نتیجه عکس دیده ام...
الهی بینایی ده که در چاه نیفتیم...
2015-02-11، 11:10
گاهی به دیوانگی خودم پی میبردم، از دست افکار درهم و برهمم، حتی این درگیری ذهنی و افکار مغشوشم من را در خواب هم رها نمیکرد، وجود یک هیولا در کاسه سرم را از زمان کودکی احساس میکردم و خیال میکردم دیوانه هستم. ذهن خوددرگیر و مغز خود مشغولم دائم در حال سناریو نویسی بود. آنهم چه سناریوهای ترسناک و ناامید کننده، که دائم فکر مرگ و میر والدین و خواهر و برادر و بمرور که بزرگتر شدم، افکار هولناک از قتل و غارت و جنایت و وجود اشباح و قاتلان و متجاوزان و وقتی ازدواج کردم، خیانت همسرم و با به دنیا آمدن فرزندانم هر لحظه افکار بیمارم، فرزندانم را زیر ماشین و توی آب و سیل و زلزله و بیماری و دزدیده شدن و تجاوزات فرز میکردم. این ذهن من هرگز یک رؤیای زیبا نداشت و همیشه مرگ و نیستی گاهی اوقات اگر چند لحظه میخندیدم، فوراً فکرم به من نهیب میزد که ای فلانی زیاد نخند، والا الان خبرهای بدی بگوشت خواهد رسید. مواقعی پیش میآید، که در شرایط خوشی و شادی قرار میگرفتم و از این حالت ها استقبال میکردم و طبق عادتهای خودمحورانه و از روی ترسم به خود و دیگران میگفتم که حالم بد است، فکر میکردم اگر بگویم خوب هستم به من چشم زخم خواهند زد. وقتی عکس العملم از روی استرس و هراس وترس باشد، مطمناً اشتباهاتم زیاد خواهد بود و نتیجه خوبی نخواهد داشت.
2020-11-06، 08:42
36-بحران یعنی زیربارمنفی وفشارشدیدبودن حالامیخوادروحی روانی جسمی احساسی مادی معنوی ویافکری باشه من وقتی یه فکربحرانزا روحفظ میکنم تموم انرژی مثبتم رواز دست میدم ودوباره واردمرکزمرضم میشم وشروغ به قضاوت کنترل سرزنش ومحکوم کردن دیگران میکنم واردفازمنفی شده وجودم پرازترس شده ودچارتصورات باطل ورنجش میشم وماهیت مرضم باعث میشه به این بحرانها دامن بزنم واینجاست که دریچه افکارم بسته میشه دیگه نمیتونم درست فکرکنم روابطم سردوظاهری میشه ونمیذاره راحت زندگی کنم ومرضم روفعال میکنه افکاربحرانزا از خودکم بینی وضعف وناتوانی وتنبلی وخودمحوری ناشی میشه وبرپایه ترس وبی ایمانی بنامیشه ومارودرمرکز اجبار و وسوسه قرارمیده وبیانگر غیرقابل اداره بودن زندگیمونه امروزه سعی میکنم عکس العمل هایم بااصول وباورهایم متضاد نباشدوترس وهراس ومشکلی رو باخودم حمل نکنم وفقط برای امروزم زندگی کنم?
|
|
موضوعهای مشابه… | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
19-من دقیقا در برابر چه چیزهایی عاجزم؟ | mehdiast | 12 | 27,205 |
2020-11-06، 08:11 آخرین ارسال: amirjavadi |
|
16-چه بحران هایی باعث شد به بهبودی روی آورم؟ | mehdiast | 8 | 29,955 |
2020-11-06، 08:06 آخرین ارسال: amirjavadi |