2013-10-22، 10:08
مفهوم دوازدهم
« در راستاي حفظ ماهيت روحاني معتادان گمنام ، ساختار ما هميشه خدماتي است و هرگز نبايد حكومتي باشد . »
از خود گذشتگي در خدمت كوششي روحاني و ضروري است. در قسمت از قدم دوازدهم گفته شده « با بيداري روحاني » هر يك از ما « سعي كرديم كه اين پيام را به معتادان ديگر برسانيم » سعي و كوشش ما در كل خدمات نيز از اين بنيان روحاني سرچمه مي گيرد . با تجربه كردن نتايج اين بر نامه در زندگي خودمان ، ما گرد هم مي آئيم تا پيام بهبودي را خيلي بيشتر از آنچه هر يك به تنهايي مي توانيم ، بسط دهيم . خدمت در معتادان گمنام تحميل اراده و عقايدمان به ديگران نيست ، بلكه خدمت فروتنانه به آنها ، بدون چشم داشت و انتظار است.
اين اصول ماخذ و زمينه همه كارهاي ما د گروهها ، هيئتهاي خدماتي و كميته ها است . مفهوم دوازدهم ياد آور ماست كه اگر ما توانستيم بهبودي را تجربه كنيم ، فقط به خاطر اين اسنت كه كساني اصل از خود گذشتگي را به فعل درآوردند و از خود وقت و مايه گذاشتند ، تا پيام بهبودي را از زماني كه ما هنوز از اعتياد فعال در عذاب بوديم به ما برسانند . توسط خدمت ، ما سپاس خود را از اين كساني كه خود را با در ميان گذاشتند ، بيان ميكنيم و بهبودي خود را باديگران در ميان مي گذاريم. هيچ چيز به اندازه اين روحيه از خود گذشتگي در خدمت ، نمي تواند اين قدر با تمايل به حكومت و رياست كردن فاصله داشته باشد.
گروههاي ما به وجودآمدند ، زيرا كه ما دريافتيم به تنهائي نمي توانيم « مصرف مواد خود را قطع كنيم ، نياز خود تمايل به مصرف را از دست بدهيم و راه تازه اي براي زندگي پيدا كنيم.» به همين طريق ، گروههاي ما گردهم آمدند تا ساختار خدماتي به وجود آورند و تشريك مساعي جامعي را طرح ريزي كنند كه بتوانند به رساندن پيام خيلي فراتر از آنچه هر يك جداگانه مي توانستند ، كمك كنند. ساختار خدماتي به اين خاطر به وجود نيامده است تا بعضي از گروهها ديگران را مجبور به انجام پيشنهاداتشان بكنند . بلكه به وجود آمده است تا نيروي گروههاي ما را با هم در آميزد ،تا بتوانند خدمات مورد نيازي را انجام آن ها توسط يك گروه غير ممكن يا بسيار دشوار است را بهتر انجام دهند: توسعه و توزيع نشريات كه پيام ما را به صورت كتبي در ميان بگذارند ، فراهم كردن اطلاعات در مورد معتادان گمنام براي عموم ، ارسال پيام ما براي معتاداني كه نمي توتنند در جلسات شركت كنند و حمايت از جلسات جديد و جامعه هاي جديد معتادان گمنام ، خدمت در معتادان گمنام تشريك مساعي و همكاري بين خدمتگزاران مورد اعتماد يست كه همواره از طرف گروهها راهنمائي مي شود و نه يك حكومت كه توسط نهادي قانوني اعمال گردد.
مراحل مختلف الحاق به يكديگر جهت به وجود آوردن ساختار خدماتي ، نشانگر فروتني گروههاي ما است . كه بهد صورت جداگانه خيلي كمتر مي تواند هدف اصلي انجمن ما را پيش ببرند ، تا وقتي كه با يكديگر باشند . به همين طريق ، اجزا مختلف ساختار خدماتي ما ، هر يك به تنهائي نقش خاص خود را در طرح وسيع خدمات معتادان گمنام به عهده دارند و ايفا مي كنند. هر يك از اين ازا جهت تاثير گذاري هر چه بيشتر ، به باقي اجزا وابسته است. هر گاه هر يك از آنها به جاي اينكه وسيله و ابزاري برايخدمت باشند ، سعي كند كه به عنوان يك نهاد دولتي و يا قدرتي عمل كند ، به رشته هائي را كه همگي ما را ه هم پيوند مي دهد اسيب خواهند رساند و تاثير گذاري كلي و موفقيت انجمن مارا در پيشبرد هدف اصلي اش مورد تهديد قرار خواهد داد . فروتني صفتي ويژه و ضروري در خدمت غير حكومتي در معتادان گمنام است.
براي خدمت كردن هر چه بهتر ، هر جز از اجزا ساختار خدماتي بايد سعي و كوشش صميمانه و جدي در برقراري رابطه موثر انجام دهد . چه گروهها ، چه خدمتگزاران مورد اعتماد ، چه نيئتهاي خدماتي و كميته ها ، بايد عقايد و تجارب خود را كاملا به مشاركت بگذارند و همين طور بايد دقيق د با احترام به ديگران گوش فرا دهند . در جاتهاي ديگر كساني ممكن است از سخن جهت تفرقه نيرو و قواي حريف خود استفاده كنند ، تا بتوانند بر آنها حكومت نمايند ، اما در خدمات معتادان گمنام، ما با يكديگر مشاركت مي كنيم تا بتوانيم نيرو و قواي خود را يكديگر در آميزيم تا بهتر هدف اصلي انجمنمان را پيش ببريم . جهت حفظ و رعايت جوابگوئي به كساني كه بدانها خدمت مي كنيم : ما موظف هستيم آنها را بطور كامل ، دقيق و موجز درباره نوع فعاليتهايمان آگاه نمائيم . ذات و ماهيت غير حكومتي ساختار خدماتتي ما مي گويد كه ما بايد خواستار نظرات ديگران در هنگام تصميم گيري و رضايت ديگران هنگامي كه تصميماتمان بر روي آنها اثر مي گذارد و همكاري ديگران وقتي كه اين تصميمات روي همه ما تاثير مي گذارد ، باشيم. ارتباط باز ، صادقانه و مستقيم باعث تغذيه روح خدمت در انجمن ما ميگردد و باعث از بين رفتن انگيزه حكومت كردن مي شود. نوع اختياري كه گروههاي ما به هيئتها و كميته ها تفويض مي كنند ، اختيار خدماتي است و نه حكومتي . هر جچز از ساختار خدماتي ما ، از گروه گرفته تا دفتر خدمات جهاني ، نقشي را در جهت ايفا به عهده دارد ، اگر چه همگي به عنوان يك تيم براي رسيدن به اين هدف مشترك كه « هيچ معتادي كه خواهان بهبودي است ، ديگر لازم نيست بدون داشتن فرصت ، پيدا كردن راه تازه اي براي زندگي بميرد. « كوشش ميكنند . اين تجربه « سخت به دست آمده » ما است كه كه كيفيت خدمات را دقيقا مثل كيفيت بهبودي ، مي توان در فضاي احترام متقابل و اعتماد متقابل ارتقا داد. با هم ديگر بهبود مي يابيم و با هم ديگر خدمت مي كنيم . اين قلب روحاني برنامه ما و بنياد و اساس انجمن ما است. ساختاري كه بر اين اساس پايه گذاري شود مي تواند فقط خدماتي باشد و هرگز حكومتي نخواهد بود .
« در راستاي حفظ ماهيت روحاني معتادان گمنام ، ساختار ما هميشه خدماتي است و هرگز نبايد حكومتي باشد . »
از خود گذشتگي در خدمت كوششي روحاني و ضروري است. در قسمت از قدم دوازدهم گفته شده « با بيداري روحاني » هر يك از ما « سعي كرديم كه اين پيام را به معتادان ديگر برسانيم » سعي و كوشش ما در كل خدمات نيز از اين بنيان روحاني سرچمه مي گيرد . با تجربه كردن نتايج اين بر نامه در زندگي خودمان ، ما گرد هم مي آئيم تا پيام بهبودي را خيلي بيشتر از آنچه هر يك به تنهايي مي توانيم ، بسط دهيم . خدمت در معتادان گمنام تحميل اراده و عقايدمان به ديگران نيست ، بلكه خدمت فروتنانه به آنها ، بدون چشم داشت و انتظار است.
اين اصول ماخذ و زمينه همه كارهاي ما د گروهها ، هيئتهاي خدماتي و كميته ها است . مفهوم دوازدهم ياد آور ماست كه اگر ما توانستيم بهبودي را تجربه كنيم ، فقط به خاطر اين اسنت كه كساني اصل از خود گذشتگي را به فعل درآوردند و از خود وقت و مايه گذاشتند ، تا پيام بهبودي را از زماني كه ما هنوز از اعتياد فعال در عذاب بوديم به ما برسانند . توسط خدمت ، ما سپاس خود را از اين كساني كه خود را با در ميان گذاشتند ، بيان ميكنيم و بهبودي خود را باديگران در ميان مي گذاريم. هيچ چيز به اندازه اين روحيه از خود گذشتگي در خدمت ، نمي تواند اين قدر با تمايل به حكومت و رياست كردن فاصله داشته باشد.
گروههاي ما به وجودآمدند ، زيرا كه ما دريافتيم به تنهائي نمي توانيم « مصرف مواد خود را قطع كنيم ، نياز خود تمايل به مصرف را از دست بدهيم و راه تازه اي براي زندگي پيدا كنيم.» به همين طريق ، گروههاي ما گردهم آمدند تا ساختار خدماتي به وجود آورند و تشريك مساعي جامعي را طرح ريزي كنند كه بتوانند به رساندن پيام خيلي فراتر از آنچه هر يك جداگانه مي توانستند ، كمك كنند. ساختار خدماتي به اين خاطر به وجود نيامده است تا بعضي از گروهها ديگران را مجبور به انجام پيشنهاداتشان بكنند . بلكه به وجود آمده است تا نيروي گروههاي ما را با هم در آميزد ،تا بتوانند خدمات مورد نيازي را انجام آن ها توسط يك گروه غير ممكن يا بسيار دشوار است را بهتر انجام دهند: توسعه و توزيع نشريات كه پيام ما را به صورت كتبي در ميان بگذارند ، فراهم كردن اطلاعات در مورد معتادان گمنام براي عموم ، ارسال پيام ما براي معتاداني كه نمي توتنند در جلسات شركت كنند و حمايت از جلسات جديد و جامعه هاي جديد معتادان گمنام ، خدمت در معتادان گمنام تشريك مساعي و همكاري بين خدمتگزاران مورد اعتماد يست كه همواره از طرف گروهها راهنمائي مي شود و نه يك حكومت كه توسط نهادي قانوني اعمال گردد.
مراحل مختلف الحاق به يكديگر جهت به وجود آوردن ساختار خدماتي ، نشانگر فروتني گروههاي ما است . كه بهد صورت جداگانه خيلي كمتر مي تواند هدف اصلي انجمن ما را پيش ببرند ، تا وقتي كه با يكديگر باشند . به همين طريق ، اجزا مختلف ساختار خدماتي ما ، هر يك به تنهائي نقش خاص خود را در طرح وسيع خدمات معتادان گمنام به عهده دارند و ايفا مي كنند. هر يك از اين ازا جهت تاثير گذاري هر چه بيشتر ، به باقي اجزا وابسته است. هر گاه هر يك از آنها به جاي اينكه وسيله و ابزاري برايخدمت باشند ، سعي كند كه به عنوان يك نهاد دولتي و يا قدرتي عمل كند ، به رشته هائي را كه همگي ما را ه هم پيوند مي دهد اسيب خواهند رساند و تاثير گذاري كلي و موفقيت انجمن مارا در پيشبرد هدف اصلي اش مورد تهديد قرار خواهد داد . فروتني صفتي ويژه و ضروري در خدمت غير حكومتي در معتادان گمنام است.
براي خدمت كردن هر چه بهتر ، هر جز از اجزا ساختار خدماتي بايد سعي و كوشش صميمانه و جدي در برقراري رابطه موثر انجام دهد . چه گروهها ، چه خدمتگزاران مورد اعتماد ، چه نيئتهاي خدماتي و كميته ها ، بايد عقايد و تجارب خود را كاملا به مشاركت بگذارند و همين طور بايد دقيق د با احترام به ديگران گوش فرا دهند . در جاتهاي ديگر كساني ممكن است از سخن جهت تفرقه نيرو و قواي حريف خود استفاده كنند ، تا بتوانند بر آنها حكومت نمايند ، اما در خدمات معتادان گمنام، ما با يكديگر مشاركت مي كنيم تا بتوانيم نيرو و قواي خود را يكديگر در آميزيم تا بهتر هدف اصلي انجمنمان را پيش ببريم . جهت حفظ و رعايت جوابگوئي به كساني كه بدانها خدمت مي كنيم : ما موظف هستيم آنها را بطور كامل ، دقيق و موجز درباره نوع فعاليتهايمان آگاه نمائيم . ذات و ماهيت غير حكومتي ساختار خدماتتي ما مي گويد كه ما بايد خواستار نظرات ديگران در هنگام تصميم گيري و رضايت ديگران هنگامي كه تصميماتمان بر روي آنها اثر مي گذارد و همكاري ديگران وقتي كه اين تصميمات روي همه ما تاثير مي گذارد ، باشيم. ارتباط باز ، صادقانه و مستقيم باعث تغذيه روح خدمت در انجمن ما ميگردد و باعث از بين رفتن انگيزه حكومت كردن مي شود. نوع اختياري كه گروههاي ما به هيئتها و كميته ها تفويض مي كنند ، اختيار خدماتي است و نه حكومتي . هر جچز از ساختار خدماتي ما ، از گروه گرفته تا دفتر خدمات جهاني ، نقشي را در جهت ايفا به عهده دارد ، اگر چه همگي به عنوان يك تيم براي رسيدن به اين هدف مشترك كه « هيچ معتادي كه خواهان بهبودي است ، ديگر لازم نيست بدون داشتن فرصت ، پيدا كردن راه تازه اي براي زندگي بميرد. « كوشش ميكنند . اين تجربه « سخت به دست آمده » ما است كه كه كيفيت خدمات را دقيقا مثل كيفيت بهبودي ، مي توان در فضاي احترام متقابل و اعتماد متقابل ارتقا داد. با هم ديگر بهبود مي يابيم و با هم ديگر خدمت مي كنيم . اين قلب روحاني برنامه ما و بنياد و اساس انجمن ما است. ساختاري كه بر اين اساس پايه گذاري شود مي تواند فقط خدماتي باشد و هرگز حكومتي نخواهد بود .
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست