2014-05-09، 11:14
برداشت من از قدم اول قدم یک اینه ک من از غم خوردنم احساس لذت میکنم .تمایلی برای تغییر این حالت ندارم ,حالم گرفته ست و میدونم ک باید یه کاری رو انجام بدم ولی بیماری افسردگیم توانی رو برام نذاشته ,اتاقم نامرتب ولی من ترجیح میدم بخوابم و غمگین باشم و نامرتب بودن اتاقم احساس بدی داشته باشم ولی اینکه تماییل داشته باشم با انجام کاری مثل مرتب کردن اتاقم احساس خوبی ب خودم بدم.در واقع من در برابر بیماری افسردگیم عاجزم و در برابر تغییر احساساتم عاجزم.