2014-07-12، 02:48
قبلا فکر می کردم اگر کنایه و داستان سرایی در مورد دیگران می توانم بیمارم را سرغقل بیاورم .زندگی دیگران را برای او می گفتم از مردانگیم مردان سالم و بی غیرتی افراد معتاد و.........
اما نتیجه همیشه معکوس بود ،چون او جایی دیگری سیر می کرد و حرفهای من را سر زنش تلقی می کرد .مانند ماهی که اگر بخواهی محکم نگرش داری زودتر لیز می خورد ولی اگر راحت با دست باز نگه داری می ماند در دستانت من هم بیمارم را رها کردم و به خدا سپردم و خودش هرجور که صلاح می داند .و فقط به درمان خودم پرداختم و دعا باعث شد ......که روبه بهبودی بیاورد
اما نتیجه همیشه معکوس بود ،چون او جایی دیگری سیر می کرد و حرفهای من را سر زنش تلقی می کرد .مانند ماهی که اگر بخواهی محکم نگرش داری زودتر لیز می خورد ولی اگر راحت با دست باز نگه داری می ماند در دستانت من هم بیمارم را رها کردم و به خدا سپردم و خودش هرجور که صلاح می داند .و فقط به درمان خودم پرداختم و دعا باعث شد ......که روبه بهبودی بیاورد
دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل