2014-07-18، 07:18
در گذشته من با نیروی برترم ارتباط داشتم اما این ارتباط ،ارتباطی آگاهانه نبود. طبق عادت ،نه آنگونه که من نیروی برترم را درک کنم. شاید از ترس ،احساس اینکه خداوند مرا فراموش کرده اینکه زندگی و آرامش را به عده ای خاص بخشیده،اینکه من چه کاری کردم که او مرا اینگونه مجازات میکند؟ و هزاران دلیل دیگر که دیواری ضخیم بین من و نیروی برترم برای ندیدنش ،کشیده شده بود. اما با کارکرد قدم ها متوجه شدم اگر تا بحال ،هنوز هستم به خاطر لطف نیروی برترم می باشد. خدایی که بود و من نمیدیدم ،بود و درکش نمی کردم ،اما او مرا رها نکرد و تنهام نگذاشت،دستم را گرفت و چشمان من را به حقیقت روشن کرد. خدایا دستانم را رها نکن و من را لحظه ای تنها نگذار
دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل