2014-02-01، 08:28
17 آبان
تا زماني كه با يك دست به آينده و با يك دست به گذشته وصلم و پلي از آنها ميسازم، بدون آگاهی میخواهم از امروز بگذرم، هرگز آرامش نخواهم داشت. اشتباهات و خطاهاي گذشته به اندازهی کافی سناریو برام ساخته که من را در باتلاق بیلیاقتی غرق نماید و ترس از آيندهی مبهم، خودشان به اندازه كافي وقتگير هستند كه به امروزم رنگ سیاه بدهند و من اجباراً درحال مشغول نباشم. اين حق من است كه با هر دو دست به امروز و لحظهام بچسبم و از آن لذت ببرم. اين امر ميسر نميشود، الا از خداوند تقاضا كنم تا من را در مسير زندگيم با ابزار مهارتی برای زندگي در امروز مجهز كند. امروز با اطمينان خاطر و بدون ترديد اصول برنامهی خودیاری مرا از دست وابستگي به مظلومنمايي به خاطر گذشته و وابستگي به ترس برای آيندهی مبهم رهايي ميبخشد. از زماني كه ارتباطم را با خداوند در مسيري درست و سالم قرار میدهم، از امروزم لذت خواهم برد! آیا خداوند را بهخاطر داشستن حق انتخاب و تصمیمگیری برای بودن در امروز را شکرگزاری میکنم؟ به خداوند گفتم: خدایا آنقدر تنها هستم که تصمیم دارم برم بیرون، ندایی آمد که وقتی بیرون بیایی به خانهی من خواهی آمد.
امروز تنها نيستم!
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست