2014-08-29، 11:13
ایمان جای ترس را می گیرد....
ترس از زنگ تلفن برایم مثل ترس از آژیر خطر بود.به یاد می آورم که با دقت به چهرۀ مردمی که بامن صحبت می کردند نگاه می کردم. آیا آنها خبرهای بدی برای من داشتند.؟آیا تلفن خبرهای بدی می داد؟آیا زنگ خطر مربوط به وضع اظطراری بود؟این یک ترس دایمی،بی امان،ضعیف کننده وچسبنده بود. کارکرد دوازده قدم برنامه نارانان مرحله ای را شروع کرد که ترس دایم از فاجعه ،به ایمانی که نیروی برترم از من مراقبت می کند،تبدیل شد. وقتی بیمارم به سوی بهبودی رفت ،من از ترس دایمی فاجعه،آرام گرفتم. سپس ،ترس من از فاجعه،به ترس از لغزش تغییر جهت داد.که همان احساس های قبلی بی امان،دایمی ،ضعیف کننده،و چسبنده بودند.من دوبارۀ برنامه را دنبال کردم وچیزی یافتم که برایم کار کرد. امروز ایمان دارم که برنامه های دوازده قدمی مربوط به هر یک از ما ادامه خواهد یافت تا روزهایی را به همراه بیاورند که بتوانم روز به روز روی آن حساب کنم. همان اندازه که ایمانم افزایش می یابد.ترس من که قدرت نیرومندی است ،کاهش پیدا می کند.ایمان ،مرا در مقابل ترس حفظ می کند. تفکری برای امروز:با کمک نیروی برترم ،و روز به روز ،ایمان را جایگزین ترس خواهم کرد
دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل