2014-11-23، 11:59
1. آبرودار
اين عضو برای آبرو و حيثيت خانواده در اجتماع اهميت فراوانی قايل است. برای او اینکه دیگران چگونه در مورد خانواده او قضاوت می کنند بسيار مهم بوده و از قضاوت ديگران در این مورد بسیار بیمناک است. اين عضو برای كاستن از ميزان سرافکندگی و شرمندگی خانواده به علت داشتن يك عضو معتاد، تلاش می كند تا در زندگی شخصی و كاری خود به موفقيت های چشمگيری دست پيدا كند. اين عضو در واقع فردی است كه می خواهد همه اجتماع و محيط پيرامون او باور كنند كه خانواده اش نه تنها هيچ مشكلی ندارد، بلكه بسيار موفق بوده و از احترام زيادی نيز برخورداراست.
۲. دردسر ساز
اين عضو خانواده معمولا رفتاری غيرمسئولانه از خود نشان می دهد و در زندگی همواره با مشكل روبرو بوده وموفقيت چندانی نیز کسب نمی کند. وی هم در محيط خانواده و هم خارج از آن مشكلات و دردسر هایی ايجاد می كند تا توجه مردم به كارهای وی جلب شده و از مشكل واقعی خانواده كه همان بیماری اعتياد است غافل شوند. مثلا خواهر فرد معتاد برای این که توجه دیگران را به خود جلب کرده و بر اعتیاد برادر خود سرپوش بگذارد، بطور مکرر از خانه فرار می کند. این عضو خانواده با قبول این نقش، برای ادامه دادن فرد معتاد به مصرف مواد زمان بیشتری می خرد.
۳. دلقك
يكی از افراد خانواده كه معمولاً كوچكترين عضو خانواده نیز هست، از خود رفتاری كمدی نشان می دهد تا توجه ديگران را از مشكل اصلی خانواده كه اعتياد است به سمت خود جلب کرده و اجازه ندهد كسانی كه با خانواده آنها ارتباط دارند متوجه آشفتگی و نابسامانی ناشی از بیماری اعتیاد شوند. عضو دلقك خانواده معمولاً با شكلك درآوردن، جوک گفتن و انجام کارهای خنده آور، برای مثبت تر کردن فضای خانواده تلاش می کند. او اين نقش را می پذيرد تا فشارهای روحی و روانی وارد آمده به خانواده بر اثر بيماری اعتياد را کاهش دهد.
۴. ناجی
اين عضو كه معمولاً مادر خانواده آن را بر عهده می گیرد، فردی است کهبيش از ديگران خود را در برابر اعتياد عضو معتاد مسئول می داند و به همين علت همواره تلاش می كند تا با کمک به فرد معتاد، اوضاع خانه را آرام کرده و از شدت نگرانی ها و آسيب هایی كه خانواده با آنها دست به گريبان است بکاهد. اين عضو به علت ناتوانی در تحمل مشكلات روانی ناشی از وجود فرد معتاد در خانواده سعی می كند تا نقش یک منجی را بازی کرده و اوضاع را سر و سامان دهد؛ و به همین منظور، هر کاری که از دستش بر بیاید حتی به قیمت آسیب رساندن به جسم و روح خود انجام می دهد. به عنوان مثال برای این که مشکلات مالی خانواده را کاهش دهد، اقدام به انجام کارهای سخت و طاقت فرسا می کند تا فشاری به سایر اعضای خانواده به خصوص فرزندان وارد نشود.
۵. تایید طلب
به طور معمول کسانی که در خانواده این نقش را بر عهده دارند افرادی هستند که ظرفیت و قابلیت گفتن کلمه نه را ندارند و به همین دلیل همواره تسلیم خواسته ها و درخواست های نامعقول دیگران بخصوص عضو معتاد خانواده می شوند. برای عضو تایید طلب خانواده بسيار مهم است كه ديگران درباره خانواده وی چه تصوری دارند و همواره تلاش می كند تا خود را برای همه بی نقص و كامل نشان دهد. در خانواده های معتادان معمولاً این نقش را همسر یا مادر خانواده بر عهده دارد، برای آنها تایید کارهایشان توسط دیگران و اینکه سایرین در مورد آنها چگونه فکر می کنند بسیارمهم است. به عنوان مثال وقتی که فرزند معتاد از مادرش پول طلب می کند، مادر قدرت مخالفت کردن را ندارد. فرد معتاد برای او قسم می خورد که این آخرین بار است که از او درخواست پول می کند و مادر نیز نزد با نیت محبت کردن به او کمک می کند. در مثال دیگر می توان به همین روش برای همسران معتادان اشاره نمود.
۶. منكر
اين عضو كاملاً اعتياد يكی از اعضای خانواده را منكر می شود و به دليل مصالح شخصی و یا برای حفظ آبروی خانواده در اجتماع به هيچ عنوان نمی پذیرد که مشكلی به نام اعتياد در خانواده اش وجود دارد. چنین شخصی هر وقت كه ديگران درباره اين مشكل حرف می زنند تلاش می كند تا سخنان آنها را نشنيده گرفته و یا انکار کند. معمولاً اين پدر خانواده است كه چنين برخوردی با مشكل اعتياد می كند، چون نمی خواهد بپذيرد كه پسر يا دخترش به بيماری اعتياد مبتلا هستند. آنها اعتياد فرزندانش را برای خود و خانواده خود موجب سرافنكندگی و شرمساری می داند و به همين علت تلاش می کنند تا احساسات خود را مهار كرده و با انكار كردن مشكل اعتياد، وانمود کنند كه چنین مشکلی اساسا وجود ندارد. فرد منکر اعتیاد، سعی می کند در خانوده واجتماع همیشه رفتاری معقول و عادی از خود نشان دهد. وجود چنین نقشی در خانواده، یکی از مهمترین دلایل ادامه دار شدن و طولانی ترشدن مصرف مواد توسط عضو معتاد خانواده می باشد. در جوامع پدر سالار مانند جامعه ایرانیان، وجود چنین نقشی باعث می شود تا خانواده نیز به پیروی از پدر، مشکل اعتیاد عزیز بیمارشان را انکار کرده و از تلاش برای درمان او نیز خودداری کنند و بدین ترتیب باعث به تعویق افتادن ترک اعتیاد وی شوند. از طرفی، اگر عضو معتاد خانواده اقدام به ترک اعتیاد کرده و روند بهبودی را در پیش بگیرد، معمولا عضو منکر (مثلاً پدر خانواده) روال بهبودی را جدی نگرفته و یا در شرایطی مانع از انجام آن می شود. برای مثال ممکن است عضو معتاد خانواده برنامه بهبودی خود را از طریق انجمن های 12 قدمی آغاز نموده باشد ولی به دلیل این که عضو انکار کننده نمی خواهد باور کند که او به بیماری اعتیاد مبتلا است از رفتن او به جلسات ممانعت بعمل می آورد.
اين عضو برای آبرو و حيثيت خانواده در اجتماع اهميت فراوانی قايل است. برای او اینکه دیگران چگونه در مورد خانواده او قضاوت می کنند بسيار مهم بوده و از قضاوت ديگران در این مورد بسیار بیمناک است. اين عضو برای كاستن از ميزان سرافکندگی و شرمندگی خانواده به علت داشتن يك عضو معتاد، تلاش می كند تا در زندگی شخصی و كاری خود به موفقيت های چشمگيری دست پيدا كند. اين عضو در واقع فردی است كه می خواهد همه اجتماع و محيط پيرامون او باور كنند كه خانواده اش نه تنها هيچ مشكلی ندارد، بلكه بسيار موفق بوده و از احترام زيادی نيز برخورداراست.
۲. دردسر ساز
اين عضو خانواده معمولا رفتاری غيرمسئولانه از خود نشان می دهد و در زندگی همواره با مشكل روبرو بوده وموفقيت چندانی نیز کسب نمی کند. وی هم در محيط خانواده و هم خارج از آن مشكلات و دردسر هایی ايجاد می كند تا توجه مردم به كارهای وی جلب شده و از مشكل واقعی خانواده كه همان بیماری اعتياد است غافل شوند. مثلا خواهر فرد معتاد برای این که توجه دیگران را به خود جلب کرده و بر اعتیاد برادر خود سرپوش بگذارد، بطور مکرر از خانه فرار می کند. این عضو خانواده با قبول این نقش، برای ادامه دادن فرد معتاد به مصرف مواد زمان بیشتری می خرد.
۳. دلقك
يكی از افراد خانواده كه معمولاً كوچكترين عضو خانواده نیز هست، از خود رفتاری كمدی نشان می دهد تا توجه ديگران را از مشكل اصلی خانواده كه اعتياد است به سمت خود جلب کرده و اجازه ندهد كسانی كه با خانواده آنها ارتباط دارند متوجه آشفتگی و نابسامانی ناشی از بیماری اعتیاد شوند. عضو دلقك خانواده معمولاً با شكلك درآوردن، جوک گفتن و انجام کارهای خنده آور، برای مثبت تر کردن فضای خانواده تلاش می کند. او اين نقش را می پذيرد تا فشارهای روحی و روانی وارد آمده به خانواده بر اثر بيماری اعتياد را کاهش دهد.
۴. ناجی
اين عضو كه معمولاً مادر خانواده آن را بر عهده می گیرد، فردی است کهبيش از ديگران خود را در برابر اعتياد عضو معتاد مسئول می داند و به همين علت همواره تلاش می كند تا با کمک به فرد معتاد، اوضاع خانه را آرام کرده و از شدت نگرانی ها و آسيب هایی كه خانواده با آنها دست به گريبان است بکاهد. اين عضو به علت ناتوانی در تحمل مشكلات روانی ناشی از وجود فرد معتاد در خانواده سعی می كند تا نقش یک منجی را بازی کرده و اوضاع را سر و سامان دهد؛ و به همین منظور، هر کاری که از دستش بر بیاید حتی به قیمت آسیب رساندن به جسم و روح خود انجام می دهد. به عنوان مثال برای این که مشکلات مالی خانواده را کاهش دهد، اقدام به انجام کارهای سخت و طاقت فرسا می کند تا فشاری به سایر اعضای خانواده به خصوص فرزندان وارد نشود.
۵. تایید طلب
به طور معمول کسانی که در خانواده این نقش را بر عهده دارند افرادی هستند که ظرفیت و قابلیت گفتن کلمه نه را ندارند و به همین دلیل همواره تسلیم خواسته ها و درخواست های نامعقول دیگران بخصوص عضو معتاد خانواده می شوند. برای عضو تایید طلب خانواده بسيار مهم است كه ديگران درباره خانواده وی چه تصوری دارند و همواره تلاش می كند تا خود را برای همه بی نقص و كامل نشان دهد. در خانواده های معتادان معمولاً این نقش را همسر یا مادر خانواده بر عهده دارد، برای آنها تایید کارهایشان توسط دیگران و اینکه سایرین در مورد آنها چگونه فکر می کنند بسیارمهم است. به عنوان مثال وقتی که فرزند معتاد از مادرش پول طلب می کند، مادر قدرت مخالفت کردن را ندارد. فرد معتاد برای او قسم می خورد که این آخرین بار است که از او درخواست پول می کند و مادر نیز نزد با نیت محبت کردن به او کمک می کند. در مثال دیگر می توان به همین روش برای همسران معتادان اشاره نمود.
۶. منكر
اين عضو كاملاً اعتياد يكی از اعضای خانواده را منكر می شود و به دليل مصالح شخصی و یا برای حفظ آبروی خانواده در اجتماع به هيچ عنوان نمی پذیرد که مشكلی به نام اعتياد در خانواده اش وجود دارد. چنین شخصی هر وقت كه ديگران درباره اين مشكل حرف می زنند تلاش می كند تا سخنان آنها را نشنيده گرفته و یا انکار کند. معمولاً اين پدر خانواده است كه چنين برخوردی با مشكل اعتياد می كند، چون نمی خواهد بپذيرد كه پسر يا دخترش به بيماری اعتياد مبتلا هستند. آنها اعتياد فرزندانش را برای خود و خانواده خود موجب سرافنكندگی و شرمساری می داند و به همين علت تلاش می کنند تا احساسات خود را مهار كرده و با انكار كردن مشكل اعتياد، وانمود کنند كه چنین مشکلی اساسا وجود ندارد. فرد منکر اعتیاد، سعی می کند در خانوده واجتماع همیشه رفتاری معقول و عادی از خود نشان دهد. وجود چنین نقشی در خانواده، یکی از مهمترین دلایل ادامه دار شدن و طولانی ترشدن مصرف مواد توسط عضو معتاد خانواده می باشد. در جوامع پدر سالار مانند جامعه ایرانیان، وجود چنین نقشی باعث می شود تا خانواده نیز به پیروی از پدر، مشکل اعتیاد عزیز بیمارشان را انکار کرده و از تلاش برای درمان او نیز خودداری کنند و بدین ترتیب باعث به تعویق افتادن ترک اعتیاد وی شوند. از طرفی، اگر عضو معتاد خانواده اقدام به ترک اعتیاد کرده و روند بهبودی را در پیش بگیرد، معمولا عضو منکر (مثلاً پدر خانواده) روال بهبودی را جدی نگرفته و یا در شرایطی مانع از انجام آن می شود. برای مثال ممکن است عضو معتاد خانواده برنامه بهبودی خود را از طریق انجمن های 12 قدمی آغاز نموده باشد ولی به دلیل این که عضو انکار کننده نمی خواهد باور کند که او به بیماری اعتیاد مبتلا است از رفتن او به جلسات ممانعت بعمل می آورد.