2016-01-28، 04:36
هیچ کس برای دوست داشتن پیر نیست.
با پیر شدن کمتر انتظار لذتهای جوانی را داریم.شاید برداشت ما از پیری نگرانمان می سازد.احساس من می گوید این پیری و مرگ نیست که ما را می ترساند٫ بلکه امکان تنها شدن و مورد بی مهری قرار گرفتن است که باعث هراس ما می گردد.آنچه ما را می ترساند این است که روزی٫ کسانی که دوستشان داریم با ما برنامه ریزی نکنند٫ بلکه برای ما برنامه ریزی کنند. کم شدن موها٫چروکیده شدن پوست و گامهای آهسته دلایل واقعی برای ترس از پیری نیست٫ حقیقت این است که امکان از دست دادن عشق ما را می ترساند.
لازم نیست دوران پیری ما بالش خاطرات انبار شده ی عشقی باشد که در روشنی پس از غروب یک عمر زندگی کامل بتوان روی آن آرمید. ما همچنان عاشقانی با همان نیازهای همیشگی باقی می مانیم٫ هرچند ظاهرمان چیز دیگری بگوید.ما تا لحظه ی مرگ به دوست داشتن و دوست داشته شدن نیاز داریم.
« تا زمانی که انسان بتواند ستایش کند و دوست بدارد جوان می ماند. »
"پابلو کاسالز"
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s