2014-08-26، 08:47
از مرگ نمی ترسم من فقط نگرانم که شلوغی آن دنیا مادرم را پیدا نکنم ..
سرم را نه ظلم میتواند خم کند نه مرگ نترس سرم را فقط برای بوسیدن دستهای تو خم میشود مادرم....
من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطر من.....
مادر روسری ات را بردار تا ببینم بر شب موهایت چند زمستان برف نشسته است تا من به بهار رسیده ام...
به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود دنیا را برای خود جهنم کردند...
به سلامتی مادرها
مادر نوشته میشود ولی فرشته خوانده میشود
سرم را نه ظلم میتواند خم کند نه مرگ نترس سرم را فقط برای بوسیدن دستهای تو خم میشود مادرم....
من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطر من.....
مادر روسری ات را بردار تا ببینم بر شب موهایت چند زمستان برف نشسته است تا من به بهار رسیده ام...
به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود دنیا را برای خود جهنم کردند...
به سلامتی مادرها
مادر نوشته میشود ولی فرشته خوانده میشود