2014-11-05، 10:10
زند گی کن و یاد بگیر
یکی از دلایلی که به جلسات نارانان آمدم این بود که راهی پیدا کنم تا معتادم را ترک دهم. هر راهی را که می توانستم مشکل مرا حل کند. امتحان کردم، به جلسات آمدم و یاد گرفتم در برنامه ابزارهایی وجود دارد که می توانم از آن ها استفاده کنم. نشریات، شعارها، مشارکت و خدمت هم به من کمک می کرد. به تدریج یاد گرفتم که بیمارتر بودم، به شدت به معتادم وابسته بودم. لازم بود تمرکز را روی خودم برگردانم. گفت بالاخره معنی فقط برای امروز را یاد گرفتم. او اکنون سعی دارد بدون کمک برنامه 12 قدم پاک بماند، در حالی که من معتقدم او نمی ماند. اما نمی دانم با اصرار به او بگویم چه چیزی برایش بهتر است، فقط می دانم که چه چیزی برای خودم بهتر است. من می خواستم او را تشویق کنم که از برنامه استفاده کند اما متوجه شدم بهترین راه کمک این است که روی خودم کار کنم. روی چیپ یکسالی ام چنین نوشته شد است: به ندرت می بینیم که کسی برنامه را مرتب دنبال کند و شکست بخورد. با حرکت معتادم به سوی مسیر درست، بعضی از تنشها و تاریکی های گذشته ام کاهش یافت اما فهمیدم که هنوز نیازمندم نسبت به پیام نارانان بینش پیدا کنم. یاد گرفتم که غبطه خوردن به حال کسانی که معتادشان در برنامه ی بهبودی است، نادرست است. نگرانی، اضطراب و ترس وجود دارد اما به شکل دیگر.
* یک یادآوری برای بهبودی: من از کارکرد برنامه یاد گرفته ام که درباره ی آینده نگران نباشم و روز به روز زندگی کنم. "خداوند مصیبت را نازل می کند زیرا او می داند از بذر بدبختی است که آدمی رشد می کند". (نیل دونالد والش)
یکی از دلایلی که به جلسات نارانان آمدم این بود که راهی پیدا کنم تا معتادم را ترک دهم. هر راهی را که می توانستم مشکل مرا حل کند. امتحان کردم، به جلسات آمدم و یاد گرفتم در برنامه ابزارهایی وجود دارد که می توانم از آن ها استفاده کنم. نشریات، شعارها، مشارکت و خدمت هم به من کمک می کرد. به تدریج یاد گرفتم که بیمارتر بودم، به شدت به معتادم وابسته بودم. لازم بود تمرکز را روی خودم برگردانم. گفت بالاخره معنی فقط برای امروز را یاد گرفتم. او اکنون سعی دارد بدون کمک برنامه 12 قدم پاک بماند، در حالی که من معتقدم او نمی ماند. اما نمی دانم با اصرار به او بگویم چه چیزی برایش بهتر است، فقط می دانم که چه چیزی برای خودم بهتر است. من می خواستم او را تشویق کنم که از برنامه استفاده کند اما متوجه شدم بهترین راه کمک این است که روی خودم کار کنم. روی چیپ یکسالی ام چنین نوشته شد است: به ندرت می بینیم که کسی برنامه را مرتب دنبال کند و شکست بخورد. با حرکت معتادم به سوی مسیر درست، بعضی از تنشها و تاریکی های گذشته ام کاهش یافت اما فهمیدم که هنوز نیازمندم نسبت به پیام نارانان بینش پیدا کنم. یاد گرفتم که غبطه خوردن به حال کسانی که معتادشان در برنامه ی بهبودی است، نادرست است. نگرانی، اضطراب و ترس وجود دارد اما به شکل دیگر.
* یک یادآوری برای بهبودی: من از کارکرد برنامه یاد گرفته ام که درباره ی آینده نگران نباشم و روز به روز زندگی کنم. "خداوند مصیبت را نازل می کند زیرا او می داند از بذر بدبختی است که آدمی رشد می کند". (نیل دونالد والش)
دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل