2014-11-29، 02:17
بزرگترین نکته ای که امروز دارم اینه که من امروز باخودم صادق هستم و بجای رسیدم که میخوام به همه اشتباهاتم صادقانه اعتراف کنم درتمام طول عمر بشر انسان بهراشتباهی که دست میزده درآخر چه جرم سنگینی منتظروی بوده ویانه اعتراف اورابه ارامش رسانده است چرا که قلب انسان جایگاه عشق است نه آرامگاه ناصادقی واشتباهاتی که باعث لطمه خوردن به خود فرد وانسانهای پیرامون او شده است این ناصادقی ها و دروغها وپنهانکاریها روز به روز انسان را درمانده تر وبیمارترکرده تاجایی که اورابه ورطه هلاک روحی جسمی میکشاند بساخیلی انسانها از دست گفتگوهای درونی و متهم کردن خویش در دادگاههای گفت وشنودی که خود متهم وقاضی اون دادگاه بودن خودرا محکوم به مرگ کرده باشند ٬ پس امروزاعتراف به یک فرد دیگری که اوهم مشکلاتی نه دقیقا مثل ما ولی خیلی شبیه ما داشته و گرفتن آرامش وعشق و اینکه وی مارا با خودمان و ندانم کاریهای خودمان وعدم آگاهی باپیش فرض اینکه از فرط عدم تعادل درونی احساس میکردیم ما بهتراز دیگران هستیم وتشخیص مابرای همه بهترین تشخیص است . درمی یابیم که انسان بودیم وخطا کردیم واین خطاهای که مرتکب شدیم وامروزبه انها اعتراف میکنیم درزندگی خودمان ودیگران اثرات مخربی بجا گذاشته و این مرحله ای که می گذرانیم مرحله اول برای رهایی است تا به مرحله بعدی که مرحله بخشش خود وانسانهای که از ما صدمه خوردن برسیم وبتوانیم پروسه رهایی را به پایان برسانیم البته برای اشتباهاتی که درگذشته داشتیم که باعث درگیری روح وعدم آرامش درونیمان بود. منظوراین است که انسان همواره اشتباه میکند وممکن است که باعث ایجاد رنجش وخسارت شود ولی خوب آموختیم که رنجشها را جمع نکنیم و صندوقی برایش درنظرنگیریم بلکه بازگو کنیم و درجا طلب بخشش نمایم .