2016-03-15، 01:51
وقت هایی که میل من برای عمل کردن از روی بیماریم خیلی شدید است و حالم بد است زنگ زدن به راهنما برایم سخت است. چیزی به من می گوید لازم نیست زنگ بزنی . می گوید مشکلی نیست و خودت از پسش بر میای. فلانی که از تو خیلی بدتره! حالا نمی خواد اینقدر به خودت سخت بگیری! در حالی که وسوسه امانم را بریده و لازم است کسی به من کمک کند انکار نمی گذارد که من به لحظه عاجز بودنم واقف شوم و اقدامی انجام دهم. انکار می گوید تو بیمار نیستی!