پرهیز ج ن س ی درزندگی زناشویی
پیش ازاینکه ماوارد شویم, ش ه و ت کار خودش رابه خوبی انجام می داد.اماوقتی که بهبود یافتیم فهمیدیم که چقدرش ه و ت کنترل مارابه دست داشته است.ش ه وت مارامسموم کرده بودوهمین امرباعث مسمومیت دیگران هم شده بود.بسترازدواج هم از این امر مستثنا نبود.چگونه ممکن بود ما به شهوت آلوده باشیم واین آلودگی بروی روابطمان باهمسرمان اثر نگذارد؟بسیاری ازتازه واردان متاهل,درآغاز ورودشان به SAفکر می کنند که جدا کردن ش ه و ت از رابطه ی ج ن س ی یا غیرممکن است ویا اگرهم ممکن باشد بسیارمشکل است.
بارها جملاتی شبیه به این را شنیده ایم: (دوباره با همسرم نزدیکی نمودم,احساس می کردم دارم کارغلطی انجام می دهم,انگاردچارلغزش شده بودم)
تجربه نشان داده یک دوره پرهیز ج ن س ی داوطلبانه,رهاشدن از ش ه وت را برای اعضای متاهل آسان می نماید.حذف کردن موقتی رابطه ی ج ن س ی از زندگی زناشویی به ما کمک می کند تابابسیاری ازحقایق روبرو شویم.اگررابطه ی ج ن س ی تنهاچیزی باشد که زندگی زناشویی یک زوج را حفظ کرده؛پس واقعاًچیززیادی دراین زندگی وجودندارد.بعضی از ما وقتی وارد برنامه می شویم,زندگی زناشوییمان دروضعیتی است که که پرهیز ج ن س ی تنهاراه عاقلانه بنظرمی رسد.این کارباعث می شود که همسرمعتاد ج ن س ی از بی حرمتی ها,یاس,رنجش وحتی ش ه و ت همسرش نجات یابد.بعلاوه این به معتاد ج ن س ی فرصت بهبودی از مسمومیت ناشی از ش ه و ت ومسائل مربوط به آن را می دهد.
بعضی ازاعضا این (سم زدایی)رابرای ماهها وحتی سالها انجام داده اند به منظورتنظیم ترازنامه وبهبودزندگی مشترک خود دردوران هوشیاری هم از پرهیز دوطرفه استفاده برده اند.کسانی که چنین کرده اند؛از کشف این مطلب متعجب شده اند که هنگامی انسان در برابرخداتسلیم می شود وبه اراده ی خود ش ه و ت را به او بسپارد,رابطه ی ج ن س ی تبدیل به یک امراختیاری می شود واین برای رابطه ی زناشویی بسیار مفیداست.
برای یک معتادج ن س ی درحال بهبودی,رابطه ی ج ن س ی در زندگی زناشویی می تواند باعث شود که نتواند وسعت ش ه وت وگسترش تدریجی آن راببیند.ش ه و ت می تواند به نحوی مکارانه وگمراه کننده در روابط ج ن س ی زناشویی پنهان شده وتلاش کندتابدون آنکه مامتوجه شویم راهی برای نفوذ درماپیداقدمهایمان رابه سمت یک ارتباط واقعی تقویت کنیم.
ولی از طرف دیگر؛اگردردوره های پرهیز ج ن س ی در رابطه ی زناشویی؛برای رهایی ازش ه وت درقدم ها بیشترفعالیت نکنیم؛وعشق ورزی به همسرمان رابیشترنکنیم؛پرهیزمی تواندبی نتیجه وحتی مضرباشد.همیشه بایدمراقب عواطف همسرباشیم تاپرهیز ج ن س ی رابه عنوان کم شدن علاقه تعبیرنکند.چون اغلب روابط ماحول فعالیت های ج ن س ی شکل گرفته بود؛لذاقطع رابطه ی ج ن س ی ممکن است منجر به ایجاد بحران ومکشوف شدن مسائلی درهمسرشود.بنابراین قبل از انجام پرهیز ج ن س ی بایددرمورد آن صحبت شود؛ودرحین دوره ی پرهیز؛معتاد جنسی باید ارتبط غیر ج ن س ی,تبادلات کلامی وابرازمحبت را افزایش دهد.پرهیز ج ن س ی در این صورت می تواند فرصتی باارزش برای ارتقای پیوند واتحاد روحانی باشد.
برگرفته از نشریه بهبودی ادامه دارد..
خودارضایی وهوشیاری ج ن س ی
چرا به این نتیجه رسیده ایم که رهایی از هرگونه رابطه ی ج ن س ی با خود جزئی ضروری از هوشیاری ج ن س ی است؟
برای من خود ارضایی به معنای فرار از واقعیت است و مثل یک داروی مخدر روان گردان وروحیه گردان عمل می کند.
در من این فرار به دو شکل بود:در اابتداخود ارضایی جنبه ی ذهنی نداشت.این احساس فیزیکی منجربه خالی شدن ذهن من و پناه بردن به خلوتگاهی شد که در آن از فکرواندیشه دوربودم.من همه ی ارتباطم را با دنیا؛دیگران و خودم از دست می دادم.با این کار از اضطراب های درونی ومحیطی فرار می کردم وراه نفوذ غم را بر خود می بستم.ولی خیلی طول نکشید که بلاخره خود ارضایی به صورت دوم در آمد و من بطور دائمی بوسیله تصورات کنترل می شدم واز تصاویر ش ه و ت انگیز استفاده می کردم ودر ذهنم با یک شریک جنسی مجازی رابطه برقرار می کردم.این نوع دوم خلا عاطفی مرا پر می کرد وجایگزین روابط من می شد .نمی دانستم برقرار کردن رابطه ج ن س ی با شخصی در درون خودم ؛باعث می شود که از خودم جدا شوم.هردو نوع خود ارضایی؛چه با عکسهاوچه بدون آنها راهی برای فرار از خودم بود.هربارکه این عمل را انجام می دادم بیشترخودم را از همه جدا می دیدم واز تنهایی خود وحشت می کردم.این یکی از نشانه های اعتیاد ج ن س ی ما است.من داشتم به آرامی خودم را از دست می دادم.
به عنوان یک بزرگسال(در این زمان ازدواج کرده بودم وروابط نامشروع ؛روابط یک شبه وفاحشه گری را نیز تجربه کرده بودم),هنوزداشتم تمایلات واعمال ش ه وت آلود را در ذهن وقلب خود تقویت می کردم.بنابراین؛همه ی مشخصه های یک رفتار بیمارگونه ی ج ن س ی در خود ارضایی من وجود داشت:تغییرروحیه؛دورشدن واز دست دادن خود.خودارضایی برای من مثل خوابیدن با دیگران است؛وحضوریک شریک ج ن س ی ؛صرفاًشکل دیگری از خود ارضایی است.
باهربارخود ارضایی یک باردیگرجریانی آغاز می شود که نمی توانم آن را کنترل ومتوقف کنم.درست مثل الکلی هایی که بانوشیدن اولین لیوان ؛مست شده ودیگرنمی توانند خوردن را متوقف کنند.
یک عضو دیگر می گوید:
من حتی قبل از شروع خود ارضایی خودم را مانند مشروب خواران می یابم.یعنی اولین فکر ش ه و ت آلود مشابه اولین لیوان مشروب عمل می کند.ش ه وت مثل یک ماده ی مخدر در خون من عمل می کند و مرا وادار به خود ارضایی می کند.من قبلاًاین جمله را در AAشنیده بودم که خوردن مشروب آخرین کاری است که من در یک لغزش انجام می دهم.خودارضایی یک نتیجه است و ش ه وت مسئله اصلی وپنهان است.
خداروشکر که علاجی برای هر دوی اینها وجود دارد.
برگرفته از کتاب بهبودی ادامه دارد...
پیش ازاینکه ماوارد شویم, ش ه و ت کار خودش رابه خوبی انجام می داد.اماوقتی که بهبود یافتیم فهمیدیم که چقدرش ه و ت کنترل مارابه دست داشته است.ش ه وت مارامسموم کرده بودوهمین امرباعث مسمومیت دیگران هم شده بود.بسترازدواج هم از این امر مستثنا نبود.چگونه ممکن بود ما به شهوت آلوده باشیم واین آلودگی بروی روابطمان باهمسرمان اثر نگذارد؟بسیاری ازتازه واردان متاهل,درآغاز ورودشان به SAفکر می کنند که جدا کردن ش ه و ت از رابطه ی ج ن س ی یا غیرممکن است ویا اگرهم ممکن باشد بسیارمشکل است.
بارها جملاتی شبیه به این را شنیده ایم: (دوباره با همسرم نزدیکی نمودم,احساس می کردم دارم کارغلطی انجام می دهم,انگاردچارلغزش شده بودم)
تجربه نشان داده یک دوره پرهیز ج ن س ی داوطلبانه,رهاشدن از ش ه وت را برای اعضای متاهل آسان می نماید.حذف کردن موقتی رابطه ی ج ن س ی از زندگی زناشویی به ما کمک می کند تابابسیاری ازحقایق روبرو شویم.اگررابطه ی ج ن س ی تنهاچیزی باشد که زندگی زناشویی یک زوج را حفظ کرده؛پس واقعاًچیززیادی دراین زندگی وجودندارد.بعضی از ما وقتی وارد برنامه می شویم,زندگی زناشوییمان دروضعیتی است که که پرهیز ج ن س ی تنهاراه عاقلانه بنظرمی رسد.این کارباعث می شود که همسرمعتاد ج ن س ی از بی حرمتی ها,یاس,رنجش وحتی ش ه و ت همسرش نجات یابد.بعلاوه این به معتاد ج ن س ی فرصت بهبودی از مسمومیت ناشی از ش ه و ت ومسائل مربوط به آن را می دهد.
بعضی ازاعضا این (سم زدایی)رابرای ماهها وحتی سالها انجام داده اند به منظورتنظیم ترازنامه وبهبودزندگی مشترک خود دردوران هوشیاری هم از پرهیز دوطرفه استفاده برده اند.کسانی که چنین کرده اند؛از کشف این مطلب متعجب شده اند که هنگامی انسان در برابرخداتسلیم می شود وبه اراده ی خود ش ه و ت را به او بسپارد,رابطه ی ج ن س ی تبدیل به یک امراختیاری می شود واین برای رابطه ی زناشویی بسیار مفیداست.
برای یک معتادج ن س ی درحال بهبودی,رابطه ی ج ن س ی در زندگی زناشویی می تواند باعث شود که نتواند وسعت ش ه وت وگسترش تدریجی آن راببیند.ش ه و ت می تواند به نحوی مکارانه وگمراه کننده در روابط ج ن س ی زناشویی پنهان شده وتلاش کندتابدون آنکه مامتوجه شویم راهی برای نفوذ درماپیداقدمهایمان رابه سمت یک ارتباط واقعی تقویت کنیم.
ولی از طرف دیگر؛اگردردوره های پرهیز ج ن س ی در رابطه ی زناشویی؛برای رهایی ازش ه وت درقدم ها بیشترفعالیت نکنیم؛وعشق ورزی به همسرمان رابیشترنکنیم؛پرهیزمی تواندبی نتیجه وحتی مضرباشد.همیشه بایدمراقب عواطف همسرباشیم تاپرهیز ج ن س ی رابه عنوان کم شدن علاقه تعبیرنکند.چون اغلب روابط ماحول فعالیت های ج ن س ی شکل گرفته بود؛لذاقطع رابطه ی ج ن س ی ممکن است منجر به ایجاد بحران ومکشوف شدن مسائلی درهمسرشود.بنابراین قبل از انجام پرهیز ج ن س ی بایددرمورد آن صحبت شود؛ودرحین دوره ی پرهیز؛معتاد جنسی باید ارتبط غیر ج ن س ی,تبادلات کلامی وابرازمحبت را افزایش دهد.پرهیز ج ن س ی در این صورت می تواند فرصتی باارزش برای ارتقای پیوند واتحاد روحانی باشد.
برگرفته از نشریه بهبودی ادامه دارد..
خودارضایی وهوشیاری ج ن س ی
چرا به این نتیجه رسیده ایم که رهایی از هرگونه رابطه ی ج ن س ی با خود جزئی ضروری از هوشیاری ج ن س ی است؟
برای من خود ارضایی به معنای فرار از واقعیت است و مثل یک داروی مخدر روان گردان وروحیه گردان عمل می کند.
در من این فرار به دو شکل بود:در اابتداخود ارضایی جنبه ی ذهنی نداشت.این احساس فیزیکی منجربه خالی شدن ذهن من و پناه بردن به خلوتگاهی شد که در آن از فکرواندیشه دوربودم.من همه ی ارتباطم را با دنیا؛دیگران و خودم از دست می دادم.با این کار از اضطراب های درونی ومحیطی فرار می کردم وراه نفوذ غم را بر خود می بستم.ولی خیلی طول نکشید که بلاخره خود ارضایی به صورت دوم در آمد و من بطور دائمی بوسیله تصورات کنترل می شدم واز تصاویر ش ه و ت انگیز استفاده می کردم ودر ذهنم با یک شریک جنسی مجازی رابطه برقرار می کردم.این نوع دوم خلا عاطفی مرا پر می کرد وجایگزین روابط من می شد .نمی دانستم برقرار کردن رابطه ج ن س ی با شخصی در درون خودم ؛باعث می شود که از خودم جدا شوم.هردو نوع خود ارضایی؛چه با عکسهاوچه بدون آنها راهی برای فرار از خودم بود.هربارکه این عمل را انجام می دادم بیشترخودم را از همه جدا می دیدم واز تنهایی خود وحشت می کردم.این یکی از نشانه های اعتیاد ج ن س ی ما است.من داشتم به آرامی خودم را از دست می دادم.
به عنوان یک بزرگسال(در این زمان ازدواج کرده بودم وروابط نامشروع ؛روابط یک شبه وفاحشه گری را نیز تجربه کرده بودم),هنوزداشتم تمایلات واعمال ش ه وت آلود را در ذهن وقلب خود تقویت می کردم.بنابراین؛همه ی مشخصه های یک رفتار بیمارگونه ی ج ن س ی در خود ارضایی من وجود داشت:تغییرروحیه؛دورشدن واز دست دادن خود.خودارضایی برای من مثل خوابیدن با دیگران است؛وحضوریک شریک ج ن س ی ؛صرفاًشکل دیگری از خود ارضایی است.
باهربارخود ارضایی یک باردیگرجریانی آغاز می شود که نمی توانم آن را کنترل ومتوقف کنم.درست مثل الکلی هایی که بانوشیدن اولین لیوان ؛مست شده ودیگرنمی توانند خوردن را متوقف کنند.
یک عضو دیگر می گوید:
من حتی قبل از شروع خود ارضایی خودم را مانند مشروب خواران می یابم.یعنی اولین فکر ش ه و ت آلود مشابه اولین لیوان مشروب عمل می کند.ش ه وت مثل یک ماده ی مخدر در خون من عمل می کند و مرا وادار به خود ارضایی می کند.من قبلاًاین جمله را در AAشنیده بودم که خوردن مشروب آخرین کاری است که من در یک لغزش انجام می دهم.خودارضایی یک نتیجه است و ش ه وت مسئله اصلی وپنهان است.
خداروشکر که علاجی برای هر دوی اینها وجود دارد.
برگرفته از کتاب بهبودی ادامه دارد...