2014-01-14، 07:28
روزی پسر کوچکی می خواست سنگ بزرگی را جابجا کند
ولی هرچه تلاش می کرد نمی توانست تکانی به سنگ بدهد.
پدرش که از آنجا می گذشت چند دقیقه ای تلاش بی حاصل پسرش را دید
سپس پرسید: پسرم آیا همه تلاش خود را بکار می بری؟
پسرک جواب داد: بله پدر
ولی پدرش به او گفت ...
نه، استفاده نمی کنی، تو هنوز از من نخواسته ای که کمکت کنم.
ولی هرچه تلاش می کرد نمی توانست تکانی به سنگ بدهد.
پدرش که از آنجا می گذشت چند دقیقه ای تلاش بی حاصل پسرش را دید
سپس پرسید: پسرم آیا همه تلاش خود را بکار می بری؟
پسرک جواب داد: بله پدر
ولی پدرش به او گفت ...
نه، استفاده نمی کنی، تو هنوز از من نخواسته ای که کمکت کنم.
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم