2014-09-03، 03:57
كمي عوض شدم ....
ديريست از خدا حافظي ها غمگين نميشوم ....
به كسي تكيه نميكنم ....
از كسي انتظار محبت و تشكر و قدر داني ندارم ، اگر كارم درست بود ، بوسه ميزنم بر دستانم ....
سر به زانوهايم ميگذارم و سنگ صبور خودم ميشوم ....
گاهي براي خوشحالي خودم هديه ميخرم ....
با خودم به گردش ميروم و ساعتها ححرف ميزنم ، در دنياي خودم به نتيجه ميرسم ...
دنياي من خيلي زيباست و ديگر اجازه نميدهم به كسي ...
كسي حق ورود ندارد ......جز خودم
ديريست از خدا حافظي ها غمگين نميشوم ....
به كسي تكيه نميكنم ....
از كسي انتظار محبت و تشكر و قدر داني ندارم ، اگر كارم درست بود ، بوسه ميزنم بر دستانم ....
سر به زانوهايم ميگذارم و سنگ صبور خودم ميشوم ....
گاهي براي خوشحالي خودم هديه ميخرم ....
با خودم به گردش ميروم و ساعتها ححرف ميزنم ، در دنياي خودم به نتيجه ميرسم ...
دنياي من خيلي زيباست و ديگر اجازه نميدهم به كسي ...
كسي حق ورود ندارد ......جز خودم
خدا را دوست دارم ....
*********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند ....