2014-10-17، 12:03
8 اردیبهشت از کتاب اندیشه امروز
در طول برنامه بازپروري به تفاوت بنيادي بين افراديك در گروه بودند و اشخاصي كهدر گذشته با آنها معاشرت داشتم، پي بردم. برخلاف روابط من با دوستان قديمي كترديد و بدگماني مبناي تفكر ما درباره يكديگر بود اينجا در گروه درك و توجه واعتماد خصوصيت اصلي در ارتباطات مابود. براي اولين بار در گروه با افراديملاقات كردم كه نه تنها موجب عصبانيت من نميشدند بلكه من را درك ميكردند وبمن توجه داشتند. البته افرادي نيز در گروه هستند كه ما با گفتهها و عقايد آنها موافقنيستم.آيا من آموختهام كه پذيرفتن افرادي كه با من اختلاف نظر دارند يكي از مهمتريناصول برنامه جهت كسب آرامش ميباشد؟آيا من ميد انم كه تنوع و گوناگوني جهان ناشي از تنوع و گوناگوني افراد، عقايد وشيوه زندگي آنهاست؟آيا من به ديگران فرصت كافي براي اظهار نظر ميدهم و حقي را كه براي خودميخواهم براي آنها نيز منظور ميكنم؟آيا من به اين حقيقت پي بردهام كه رفتار ناخوشايند من نسبت به برخي از افراديادگاري از تفكر وجهان بيني من در گذشته است؟
«رويارويي با تفاوتها را بياموز»
در طول برنامه بازپروري به تفاوت بنيادي بين افراديك در گروه بودند و اشخاصي كهدر گذشته با آنها معاشرت داشتم، پي بردم. برخلاف روابط من با دوستان قديمي كترديد و بدگماني مبناي تفكر ما درباره يكديگر بود اينجا در گروه درك و توجه واعتماد خصوصيت اصلي در ارتباطات مابود. براي اولين بار در گروه با افراديملاقات كردم كه نه تنها موجب عصبانيت من نميشدند بلكه من را درك ميكردند وبمن توجه داشتند. البته افرادي نيز در گروه هستند كه ما با گفتهها و عقايد آنها موافقنيستم.آيا من آموختهام كه پذيرفتن افرادي كه با من اختلاف نظر دارند يكي از مهمتريناصول برنامه جهت كسب آرامش ميباشد؟آيا من ميد انم كه تنوع و گوناگوني جهان ناشي از تنوع و گوناگوني افراد، عقايد وشيوه زندگي آنهاست؟آيا من به ديگران فرصت كافي براي اظهار نظر ميدهم و حقي را كه براي خودميخواهم براي آنها نيز منظور ميكنم؟آيا من به اين حقيقت پي بردهام كه رفتار ناخوشايند من نسبت به برخي از افراديادگاري از تفكر وجهان بيني من در گذشته است؟
«رويارويي با تفاوتها را بياموز»
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست