2014-08-10، 11:55
مقداري اگاه شدم از ترسها و باورهاي غلطي كه با من هستند جدا ميشم ، سعي ميكنم از نواققصم فاصله بگيرم . با اعتماد به گروه و راهنما ، اعتماد كردن با حد و مرز را ياد گرفتم و تمرين ميكنم . مقداري روشن بينن شده ام و معجزات خداوند را حس ميكنم ..
در جلسات با گوش دادن متوجه اشتباهاتم شدم . قدري صبور شدم ، زود واكنش نشان نميدم و مشورت ميكنم .
از آينده مي ترسم ، _ هنوز خود محورم نميتونم رها كنم و بخدا بسپارم ..اعتمادم و ايمانم ضعيفه _ قدرداني و شكر گذاريم كم ه ...از نواقصم رنج مي برم ...از بي برنامگي رنج مي برم ...
در جلسات با گوش دادن متوجه اشتباهاتم شدم . قدري صبور شدم ، زود واكنش نشان نميدم و مشورت ميكنم .
از آينده مي ترسم ، _ هنوز خود محورم نميتونم رها كنم و بخدا بسپارم ..اعتمادم و ايمانم ضعيفه _ قدرداني و شكر گذاريم كم ه ...از نواقصم رنج مي برم ...از بي برنامگي رنج مي برم ...
خدا را دوست دارم ....
*********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند ....