2014-04-08، 03:59
به نظر من میخواهد روی غرورکاذب و مدیریت انکار من کار کند و از من میخواهد که به این مغز خراب اطمینان نکنم و اگر فکری بسرم زد فوراً به ان عمل نکنم و نگذارم ریسک کردن وارد زندگیم شود و من باور کنم که هرچه بلا سرم آمده است را خودم با این عقل مثلاً چیز فهم سر خودم آوردم و با ایده و شگرد این عقل مثلاً سلیم خودم را گرفتار اعتیادها و دوستان همبازی کردم و خودم اجازه دادم که قمار و شرطبستن وارد زندگیم شود و من گول خوردم و میخواستم دنیای خودم را یک شبه روی میز قمار با بردن جایزه بزرگ موفق کنم. من سالها دست این عقل ناقص و با کارهای جنون آمیز دنیایم را خراب کرده بودم و جالب این بود که فکرم اجازه نمیداد، یک رجوع صادقانه بخودم بکنم و بدانم این همه بدبختی و ندانم کاری فقط و فقط بدلیل خامی مغز بیمارم بود و در این قدم میخواهد که من منبعد با مشورت کردن دست بکار شوم و امیدوار باشم که نیروی برتری هم وجود دارد که اگر من از او تقاضا کنم میتوانم از قدرت و اراده اش برای برگرداندن سلامتی عقل کمک دریافت کنم.