2014-01-28، 02:10
دختر کوچک به مهمان گفت:ميخواي عروسکهامو ببيني؟
مهمان با مهرباني جواب داد:بله.
دخترک دويد و همه ي عروسکهاشو آورد،بعضي از اونا خيلي بانمک بودن .
دربين اونا يک عروسک باربي هم بود.
مهمان از دخترک پرسيد:کدومشونو بيشتر از همه دوست داري؟
و پيش خودش فکر کرد:حتما" باربي.
اما خيلي تعجب کرد وقتي که ديد دخترک به عروسک تکه پاره اي که يک دست هم نداشت اشاره کرد و گفت:اينو بيشتر از همه دوست دارم.
مهمان با کنجکاوي پرسيد:اين که زياد خوشگل نيست!
دخترک جواب داد:آخه اگه منم دوستش نداشته باشم ديگه هيشکي نيست که باهاش بازي کنه و دوستش داشته باشه ،اونوقت دلش ميشکنه...
نقل از کتاب در پناه او-جی پی واسوانی