2015-01-18، 12:20
یکی از دلایل رسیدن به عجز ما همین بوده. ما به حد تنفر و بیزاری از خودمان و کردارمان رسیده بودیم. بعضی از ماه صدها راه را برای رهایی از این احساس تنفر و گناه رفتیم و بعضی آنقدر نتیجه نگرفتیم که میخواستیم دست به خودکشی بزنیم.
ما در رنجی بزرگ بودیم. در خفقانی تلخ. تنفر از خودمان و شرم از رفتارهایمان. احساس میکردیم لایق زندگی هم نیستیم.
بعضی هم سالهای فرار از این احساس را به دوش کشیدیم ولی بالاخره طاقت نیاوردیم و بریدیم.
همه ی آن رنجها در واقع پله هایی شد تا به عجز نزدیک شویم. و امروز این عجز سرمایه ی ماست