انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: قدم 5و6کتاب کارکردقدم
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
قدم پنجم

" چگونگی دقیق خطاهایمان را به خود ، یک شخص دیگر ، و خداوند اقرار کردیم . "



کتاب پایه به ما می گوید ((قدم پنجم ، فقط خواندن قدم چهارم نیست)) ما می دانیم خواندن قدم چهارم برای شخصی دیگر ، مطمئناً قسمتی از قدم پنجم است. پس بقیه آن که فقط شامل خواندن تنها نمی باشد ، چیست .

باقی مانده آن اقراری است که ما نزد – خداوند ، خودمان ، و شخص دیگری می کنیم ، که باعث دست یافتن ما به رشد روحانی نهفته در این قدم می گردد . ما از قبل تجاربی در رابطه با اقرار کردن داریم . ما اقرار کرده ایم که دارای یک بیماری هستیم ، ما اقرار کرده ایم که به کمک نیاز داریم ، ما اقرار کرده ایم که نیرویی وجود دارد که می تواند به ما کمک کند . استفاده از تجربه حاصل از این اقرار ها به ما در قدم پنجم کمک می کند .

اکثر ما پس از به پایان رساندن قدم چهارم ، با این باور که قسمت سخت کار را انجام داده ایم ، احساس راحتی خاصی کرده ایم . اما سریعاً دریافتیم که ما هنوز قدم پنجم را بر نداشته ایم . تازه زمان شروع ترس هایمان بود .

بعضی از ما می ترسیدیم که راهنمایمان ، ما را ا خود براند یا در موردمان قضاوت کند . بعضی دیگر دودل می شدیم با این فکر که نمی خواهیم زیاد تر از حد مزاحم راهنمایمان شویم . ما مطمئن نبودیم که آیا می توانیم به راهنمایمان اعتماد کنیم که اسرار مان را نزد خود نگه دارد . ما احتمالاً نگران آن هستیم که ترازنامه ما ممکن است چه چیز هایی را آشکار کند . ممکن است چیزی از نظرمان پنهان بماند ، و راهنمایمان خیلی راحت روی آن انگشت گذارد ، که احتمالاً مورد خوبی هم نخواهد بود بعضی از ما از این می ترسیم که احساسات قدیمی دوباره زنده شوند ، و فکر می کردیم که زیر ورو کردن گذشته اصلاً چه فایده ای دارد . بعضی از ما احساس می کردیم تا وقتی که ترازنامه خود را با صدای بلند نخوانیم ، محتویات آن واقعی نخواهد بود .

اگر کلیه احساساتمان را درباره قدم پنجم بررسی کنیم ، ممکن است دریابیم که انگیزه ادامه این فرایند با امید به بهبودی بیشتر نیز در ما وجود دارد . ما در مورد کسانی که می دانیم قدم پنجم را کار کرده اند ، فکر می کنیم ما اصالت و توانایی آن ها در برقراری رابطه با دیگران را ستایش می کنیم . آنها همیشه قثط درباره خود صحبت نمی کنند . آنها از احوال دیگران هم جویا می شوند ، و به جوابی که می شنوند واقعا اهمیت می دهند . و اگر از آنها بپرسیم که چگونه این همه در موذد ایجاد رابطه با دیگران آموخته اند ، آنها احتمالاً جواب خواهند داد : از زمانی که شروع به کارکرد قدم پنجم کرده ایم .

اکثر ما ، که قبلاً چهار و پنج را کار کرده ایم ، می دانیم که این فرایند همیشه باعث ایجاد تغییر می گردد

به زبان دیگر ما می بایست از رفتار قدیم خود دست برداریم حتی اگر مطمئن نباشیم که تمایلی به این کار داریم یا نه . از طرف دیگر اکثر ما می دانستیم که باید تقییر کنیم ، اما می ترسیدیم که نتوانیم.

ما به دو چیز نیاز داریم تا بتوانیم شروع به کارکرد قدم یک کنیم ،شهامت و حس اعتماد به فرایند بهبودی . اگر ما همه این ها را داشته باشیم ، قادر خواهیم بود بهتر ومشخص تر با ترس هایمان روبرو شویم و آن اقراری که لازمه این قدم است را انجام دهیم .



روبرو شدن با ترس ها

ما ممکن است همه ترس هایی که در باره آن ها صحبت شد یا ترس های دیگری را داشته باشیم که ما را آزار می دهد . ضروری است ما ترس هایمان را بشناسیم و علیرقم آنها به جلو حرکت کنیم ، تا قادر باشیم به بهبودی خود ادامه دهیم .

· چه بهانه یا دستاویزی در مورد کارکرد قدم پنج دارم؟

· آیا در این نقطه ترسی دارم؟ آنها چه هستند؟

علیرغم اینکه این ترس ها از کجا سرچشمه می گیرند ، اکثر اعضا ما از یک شیوه برای غلبه بر آنها استفاده کردند : ما برای داشتن شهامت و تمایل دعا می کنیم ، بخش مربوط به قدم پنجم از کتاب چگونگی عملکرد را می خوانیم و خواهان قوت قلب از دیگر اعضا می شویم . اغلب ما این تجربه را داریم که انگار هر بار که به جلسه کارکرد قدم ها رفته ایم، تصادفاً موضوع جلسه قدم چهار و پنج است . اگر سعی کنیم آنچه را که بر ما می گذرد به مشارکت بگذاریم ، به طور حتم حمایتی که به آن نیاز داریم را از دیگر اعضاء دریافت خواهیم کرد . بکارگیری منابع روحانی که از طریق کارکرد قدمهای قبلی به دست آورده ایم به ما کمک می کند تا به قدم پنج خود بپردازیم .

· برای غلبه بر ترس از کارکرد قدم پنج ، چه کارهایی انجام می دهم ؟

· کارکرد چهار قدم قبلی ، مرا چگونه برای کارکردن قدم پنجم آماده کرده است ؟



اقرار به خداوند



بخش مربوط به قدم پنجم در کتاب چگونگی عملکرد به این سؤال که چرا چگونگی دقیق خطاهایمان را به غیر از خود و شخصی دیگر ، باید نزد خداوند نیز اقرار کنیم را اینگونه پاسخ داده است : در جلسات معتادان گمنام ما راهی را برای زندگی تجربه کنیم که هر روز با اوصول روحنی سروکار داریم ، راهی که در آن مسائل عادی و خارق العاده به یکدیگر می رسند . وقتی که ما چگونگی دقیق خطاهایمان را نزد خداوندی که خود درک می کنیم ، اقرار نمائیم ، اقرارمان معنی بیشتری پیدا می کند .

چگونگی اقرار ما نزد خداوندی که خود درک می کنیم ، بستگی به مشخصات درک ما از او دارد . بعضی به غیر از اقراری که نزد خود و شخص دیگری می کنند ، به طور جداگانه و رسمی نیز نزد خداوند اقرار می کنند . بعضی قبل از اینکه شروع به خواندن ترازنامه برای راهنمای خود کنند از خداوند جهت حضور در آن مکان دعوت می کنند . آن دسته از ما که اصول روحانی بهبودی ، و یا انجمن جلسات معتادان گمنام نیروی برترشان است ، ممکن است مجبور باشند شیوه دیگری برای کارکردن این قسمت از قدم پنج اتخاذ نمایند . راهنمای ما می تواند در این روند به ما کمک کند . هر شیوه ای که اتخاذ کنیم ، اشکالی ندارد به شرطی که آگاه باشیم اقرار ما نزد خداوند نیز صورت می گیرد .

· چگونه خداوندی که خود درک می کنم را درگیر قدم پنج خود می نمایم ؟

· چگونه بر تصمیم قدم سوم از طریق کارکرد قدم پنج ، تأکید می کنم ؟



به خودمان



زمانی که مصرف می کردیم ، اکثر ما احتمالاً ، کسانی را داشتیم تا به ما بگویند که با موادمخدر مشکل داریم و نیازمند کمک هستیم . نظر آنها برای ما مهم نبود . یا حتی اگر مهم بود ، برای قطع مصرف کردن ما کافی نبود . ما فقط وقتی که به اعتیادمان اقرار کردیم و تسلیم برنامه جلسات معتادان گمنام شدیم ، توانستیم قطع مصرف کنیم . این موضوع در مورد اقرار در قدم پنج نیز صدق می کند . ممکن است هر کسی ، از همسرمان گرفته تا صاحبکارمان یا راهنمایمان به ما بگوید ، کاری را که انجام می دهیم درست نیست و به ضرر می باشد ، اما تا وقتی که ما این موضوع و خطاهایمان را نزد خود اقرار نکنیم ، احتمال اینکه تمایل یا توان آن را داشته باشیمم که راه دیگری انتخاب کنیم بسیار کم است .

· آیا می توانم چگونگی دقیق خطاهایم را تشخیص دهم و آنها را بپذیرم ؟

· چگونه اقرار کردن می تواند مسیر زندگی ما تغییر دهد ؟

به یک شخص دیگر



به عنوان معتاد ، یکی از بزرگترین مشکلات ما تشخیص دادن فرق بین مسئولیتهای خود با مسئولیت دیگران است . ما خود را به خاطر مشکلات و مصائبی که هیچ کنترلی روی آنها نداریم سرزنش می کنیم و برعکس اغلب نقشمان را در آزار به خود یا دیگران کاملاً انکار می نمائیم . ما مسائل کوچک را بیش از حد بزرگ می کنیم ، و مشکلات عمده ای که باید حتماً بدان ها بپردازیم را نادیده می گیریم . اگر هنگام شروع قدم پنج درباره چگونگی دقیق خطاهایمان مطمئن نباشیم ، در پایان این قدم و توسط اقرار نزد شخصی دیگر از آنها آگاه می شویم . اگر نمی توانیم نقش خود را ببینیم ، شخصی که به ما گوش می کند ، می تواند به ما کمک کند تا آن چیزهایی که نیاز است به عنوان مسئولیت خود بپذیرم را از چیزهایی که درمورد آنها مسئول نیستیم تمیز دهیم .

اکثر ما قبل از اینکه به طور رسمی شروع به کارکرد قدمها کنیم ، از کسی خواسته ایم که راهنمای ما باشد ، و رابطه خود را با او توسعه داده ایم . برای اکثر ما ، راهنمایمان همان شخص دیگر است که انتخاب می کنیم تا به قدم پنج ما گوش کند . او به ما کمک خواهد کرد تا مسئولیت خود را از غیر مسئولیتمان جدا سازیم . رابطه ای که با راهنمای خود پیدا می کنیم ، اعتماد لازم را نیز به وجود خواهد آورد . هنگامی که در حین خواندن ترازنامه مان ، راهنمای ما نیز قسمتهایی از ترازنامه خود را با ما به مشارکت می گذارد ، ارزش درمانی درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر به بهترین وجه متجلی می گردد . این مسئله به حصول اطمینان از اینکه ما منحصر به فرد نیستیم ، کمک فراوانی می کند .

اعتمادی که نیاز است ما به شخصی که قدم پنج ما را گوش می کند داشته باشیم ، فراتر از آن است که فقط متطمئن باشیم او اسرار ما را بروز نمی دهد . نیاز است که ما اعتماد داشته باشیم او هنگام خواندن قدم پنج ما ، عکس العمل مناسبی نیز از خود نشان می دهد . یکی از مهمترین دلایلی که ما راهنمای خود را به عنوان کسی که می خواهیم قدم پنج ما را گوش کند ، انتخاب می کنیم این است که او درک می کند که ما در حال انجام چه کاری هستیم و بنابراین می داند که ما در این روند به چه نوع حمایتی نیاز داریم . در ضمن این موضوع کمک می کند تا در کارکرد قدمهای بعدی تداوم و ثبات بیشتری داشته باشیم . حال اگر بنا بر هر دلیلی کس دیگری را انتخاب کنیم تا به جای راهنمایمان به قدم پنج ما گوش کند ، مشخصه های او باید همانی باشد که ما برای یک راهنما در نظر می گیریم ، یعنی کسی که : توان حمایت از ما بدون کوچک نشاند ادان مسئولیت و نقشمان را داشته باشد ، کسی که بتواند نفوذی مداوم و متعادل را ، زمانی که قدم پنج ما را تحت فشار گذاشته ، حفظ کند . به طو رخلاصه ، کسی که غمخوار ، درستکار ، و بابصیرت باشد .

· کسی که قدم پنج مرا گوش می کند چه مشخصاتی دارد که مرا جلی می کند ؟

· این مشخصات او چگونه به من کمک می کند تا بهتر و مؤثرتر اقرار کنم ؟

برای اکثر ما ، ایجاد و تسعه رابطه ای صادقانه یک تجربه جدید است . اما به محض اینکه کسی حتی برای اولین دفعه حقیقتی دردآور را به ما بگوید ، ما سریعاً تصمیم می گیریم که آن رابطه را قطع کنیم . ما اغلب فقط رابطه ای مؤدبانه ، از دور ، و بدون هیچ عمق واقعی را ترجیح می دهیم . قدم پنج کمک می کند که روابط ما صادقانه باشند . ما حقیقت را در مورد خودمان و اینکه واقعاً چه کسی هستیم می گوئیم ، و منتظر قسمت سخت آن که : عکس العمل شنوند ه است می مانیم . اکثر ما از داشتن رابطه ای بدین شکل وحشت داریم . قدم پنج موقعیتی منحصر به فرد برای ایجاد چنین رابطه ای در امن ترین فضا می باشد . ما می توانیم تا حد زیادی مطمئن باشیم که مورد قضاوت قرار نخواهیم گرفت .

· آیا تمایل دارم تا به شخصی که قرار است قدم پنج مرا گوش کند ، اعتماد کنم ؟

· از آن شخص چه انتظاری دارم ؟

· کارکرد قدم پنج چگونه به من کمک می کند تا راههای جدیدی برای ایجاد و توسعه روابطم پیدا کنم ؟



چگونگی دقیق خطاهایمان



راهی دیگر برای حصول اطمینان زا اینکه قدم پنج ما فقط به تنهایی خواندن قدم چهار نباشد ، این است که بر روی چیزهایی که قرار است اقرار کنیم ، تمرکز نماییم . در انجمن ما ، تجارب متنوعی در مورد اینکه ((چگونگی دقیق خطاها یمان)) دقیقاً به چه معنا می باشد ، وجود دارد . اکثر ما با این مسئله موافقیم که ، در قدم پنج ما باید توجه مان را برروی خصوصیات و الگوهای رفتاری خود که از اعتیاد سرچشمه می گرفت و دلایل اعمال خود ، متمرکز سازیم . تشخیص دقیق خطا هایمان ، چیزی است که اغلب هنگام خواندن ترازنامه ، براحتی اتفاق می افتد . بعضی مواقع تکرار تعریف یک موقعیت یا شرایط مشابه ، چگونگی دقیق آن را برای ما آشکار می سازد . برای مثال ، اینکه چرا ما همیشه انتخاب می کنیم با افرادی رفت و آمد داشته باشیم که در قلب خود خیر و صلاح ما را نمی خواهند ؟ چرا همیشه در روابط خود به گونه ای رفتار می کنیم که انگار زندگی ما بسته به این است که برگ برنده دست ما باشد ؟ چرا احساس می کنیم که تجارت جدید برای ما تهدیدکنند هستند ، و به همین دلیل از انها اجتناب می کنیم ؟ دست یافتن به آن رشته و طرح مشترک در الگوهای رفتاریمان ما را بسوی تشخیص چگونگی دقیق خطاهایمان رهنمون می سازد . جایی در این فرایند ف ما احتمالاًشروع به نامگذاری بعضی از این الگوهای رفتاری به عنوان (( نواقص اخلاقی )) خواهیم کرد . اگر چه تا قبل از قدم ششم ف شروع به بررسی عمیق اینکه چگونه هر یک از این نواقص در بیمار نگه داشتن ما نقشی داشته اند ف نخواهیم کرد . اما اینکه اجازه دهیم این دانش و اگاهی از الان شکل بگیرد ف برای ما ضرری نخواهد داشت .

· چگونگی دقیق خطاهایمان به چه شکل از اعمال من متفاوت است /

· چرا نیاز است که من حتماً به چگونگی دقیق خطاهایم ، به جای خود خطا اقرار کنم /

گ اصول روحانی گ

در قدم پنج ما بر روی اعتماد ، شهامت ، صداقت با خود ، و تعهد تمرکز می کنیم . تمرین اصلی روحانی اعتماد جهت کامل کردن قدم پنجم ضروری است . همانطور که قبلاًگفتیم ف ما احتمالاضبا راهنمای خود تجاربی داریم که به ما اجازه می دهند تا به او به اندازه کافی اطمینان کنیم ف اما در مورد آن مواقعی که مسائل عمیقی مطرح می شود و باعث می گرد تا ما تردید کنیم که ایا اصلاً کارکرد این قدم فایده ای دارد یا نه ؛ چه باید بکنیم ؟ در اینگونه مواقع باید به غیر از اینکه به شخص دیگری اعتماد کنیم رابطه بین قدم و رشد روحانی ما ف همیشه برایمان واضح و اشکار نیست . البته این بدان معنی نیست که این رابطه وجود ندارد یا حقیقی نیست . اما ممکن است اعتماد به این فرایند را برای ما مشکل کند .

· آیا باور دارم که کار کردن قدم پنج باعث بهتر شدن زندگی من می شود ؟ چگونه ؟

شهامت یکی از اصولی است که ما باید به کار گیریم تا این قدم را اغاز کنیم . احتمالاضنیاز خواهد بود که ما هر از چند گاهی در حین کار کردن این قدم باز هم از این شهامت استفاده نماییم . وقتی که گوشی تلفن را برمی داریم که با راهنای خود تماس بگیریم تا قرار ملاقاتی با او جهت خواندن و اقرار قدم پنج بگذاریم ، ترس وجود ما را فرا می گیرد و نیاز است که ما شهامت را تمرین کنیم . وقتی که در حال خواندن ترازنامه خود هستیم و به قسمتی می رسیم که اصلاً دلمان نمی خواهد که کسی از ان مطلع شود ، نیاز است که با شهامت با آن لحظه ترسناک روبرو شویم و کل ترازنامه خود را بخوانیم و اقرار کنیم . وقتی مسئله ای بشدت دردآور را اقرار می کنیم و احساس ضعف و ضزبه پذیری مان انقدر زیاد است که می خواهیم قبل از اینکه نظر راهنمای خود را بشنویم بنوعی همه چیز را متوقف کنیم ف دقیقاً در لحظه ای سرنوشت ساز و تعین کننده در بهبودی خود قرار داریم و لازم است که راه توأم با شهامت را انتخاب کنیم . انجام این کار بر مسیر زندگی ما در آینده تأثیر خواهد گذاشت . هر بار که احساس ترس می کنیم باید بخاطر داشته باشیم که در گذشته تسلیم در برابر ترس هیچگاه چیزی جز پیامدهای منفی برای ما نداشته است . بنابراین در حال حاضر هم نخواهد داشت . به یاد آوردن این موضوع انگیزه کافی جهت بکارگرفتن شهامت را به ما خواهد داد .

· راههایی که از آن طریق می توانم شهامت لازم برای کارکرد این قدم را پیدا کنم چه می باشند ؟

· چگونه تمرین اصل روحانی شهامت در این قدم ، بر روی کل بهبودی من تأثیر خواهد گذاشت ؟

· آیا زمان و مکانی برای کارکردن قدم پنج انتخاب کرده ام ؟ کی و کجا ؟

تمرین اصل صداقت با خود ، جهت اقرار چگونگی دقیق خطاهایمان نزد خودمان یک اصل ضروری است . همانگونه که ما نباید صرفاً به خاطر ترس از عکس العمل شنونده ، از بروز احساساتمان جلوگیری کنیم ، به همان شکل نیز نباید از عکس العملهای خود بهراسیم . ما باید به خود اجازه دهیم تا عکس العملهای طبیعی و انسانی خود را در مورد موضوع صحبت که (( زندگیمان به عنوان یک معتاد )) می باشد را تجربه کنیم : زندگی ما غم انگیز بوده . ما خیلی از چیزها را بخاطر اعتیادمان از دست داده ایم . ما به اشخاصی که دوست داشته ایم بواسطه اعتیادمان صدمه زده ایم . تشخیص این مسائل بسیار درد آور است . ما به اشخاصی که دوست داشته ایم بواسطه اعتیادمان صدمه زده ایم . تشخیص این مسائل بسیار دردآور است . اگرچه ، وقتی که دقیق به مسئله نگاه کنیم ، متوجه می شویم که احساس دیگری نیز در حین تجربه درد در حال بوجود آمدن است : امید .

در نهایت ما از مصرف به خاطر احساساتمان هرچقدرهم که دردآور باشند ، با شهامت عبور کنیم . انجام اینکار در طول مدت باعث خواهد شد که در مورد خواهد شد که در مورد خود احساس خوبی پیدا کنیم . این یکی از پاردوکس هایی است که اغلب در بهبودی با آنها روبرو می شویم . یعنی چیزی که با درد شروع می شود ، با نشاط و آرامش خاتمه می یابد .

· درگذشته چگونه از صداقت با خود اجتناب می کردم ؟ امروز برای تمرین صداقت چه کارهایی انجام می دهم ؟

· نگاه واقع بینانه به خود ، چه ارتباطی با فروتنی دارد ؟

· تمرین اصل روحانی صداقت با خود چگونه به من کمک می کند تا خود را بپذیرم ؟

اقدامات ما در این قدم ، نشانگر اصل روحانی تعهد است . ما در زندگی به مسائلی نام (( تعهد )) داده بودیم ، تعهداتی که هیچ تصمیمی برای ایستادن پای آنها در هنگام سختیها نداشتیم ، بعضی وقتها نیز (( تعهد )) را فقط برای راحتی خودمان قبول می کردیم . اما در برنامه جلسات معتادان گمنام ، با برداشت هر قدم ، تعهد واقعی و اصولی خود نسبت به برنامه تعمق می بخشیم . گرفتن راهنما، کارکردن قدمها ، پیدا کردن یک گروه خانگی و همیشگی و شرکت در جلسات آن ، هر یک نشانگر این است که ما نسبت به بهبودی خود به گونه ای اصولی و پرمعنا تعهد داریم .

· چگونه در میان گذاشت ترازنامه با راهنما ، تعهد مرا نسبت به برنامه جلسات معتادان گمنام بیشتر می کند ؟



حرکت به جلو



یکی از منافعی که کارکرد قدم پنج برای ما دارد افزایش حس خویشتن پذیری در ما است . ما بطور واضح تشخیص می دهیم که امروز چگونه انسانی هستیم ، و خود را به هیچ بهانه ای می پذیریم . کمبود ما در بعضی زمینه ها به معنی بی ارزشی ما نیست . ما درمی یابیم که هم دارای نکات مثبت هستیم و هم منفی . ما قادریم هم کارهای بسیار خوب انجام دهیم و هم خسارات بزرگی به بار آوریم . اینها جنبه های متفاوت شخصیت ما هستند که خاص خود می باشند . تجارب ما ، حتی تجارب منفی ما اغلب به ارتقاء جنبه های خوب ما کمک می کنند . برای اولین بار در زندگی تشخیص می دهیم که ما همین گونه که در همین لحظه هستیم خوبیم . البته پذیرفتن خود به همین شکلی که امروز هستیم به معنی این نیست که می توانیم استراحت کنیم و دیگر به دنبال پیشرفت نباشیم . خویشتن پذیری به معنای واقعی شامل پذیرش کمبودهایمان نیز می شود . اینکه اعتقاد داشته باشیم که دیگر جایی برای رشد نداریم ، خویشتن پذیری نیست بلکه انکار است . پس باید تشخیص دهیم که کمبودهایمان چه هستند و باید متعهد باشیم که برروی آنها کار کنیم . اگر که می خواهیم مهربانتر باشین باید برروی آن از طریق تمرین اصل روحانی مهربانی و شفقت کار کنیم . اگر می خواهیم که مدارج تحصیلی بهتری داشته باشیم ، باید وقت بگذاریم و درس بخوانیم . اگر می خواهیم که دوستان بیشتری داشته باشیم ، باید وقت بگذاریم و روابطمان را توسعه دهیم .

· کارکرد قدم پنج چگونه فروتنی و خویشتن پذیری مرا افزایش داده ؟

وقتی که قدم پنج را تمام می کنیم ، احتمالاً احساس راحتی و آسایش خاصی به ما دست می دهد ، توسط به مشارکت گذاشتن مسائلی که قبلاً انرژی زیادی صرف مخفی کردن یا سرکوب کردنشان می نمودیم از زیر بار فشار رهایی می یابیم . این یک حقیقت است که (( نوافص ما و قتی که در زیر نور قرار گیرند و آشکار گردند . از بین خواهند رفت . )) آشکار شدن آنها به ما آزادی و رهایی اعطا خواهد کرد که علیرغم هرگونه شرایط بیرونی در زندگی ، آن را حس خواهیم کرد .

تمامی روابط ما در اثر کار کرد این قدم تغییر خواهد کرد . حتماًً لازم است تا تشخیص دهیم که رابطه ما با خودمان ، افراد دیگر و نیروی برترمان تا چه اندازه تغییر کرده است .

· توسط کارکرد قدم پنج ، رابطه ما با نیروی برترم چگونه تغییر کرده است ؟

· در نتیجه کارکرد قدم پنج رابطه من با راهنمایم چگونه تغییر کرده است ؟

· از طریق کارکرد این قدم نظر من چگونه در رابطه با خودم تغییر کرده است ؟

· تا چه اندازه توانسته ام عشق و محبت ام را نسبت به دیگران و خودم توسعه دهم ؟

همراه با احساس آسایش ، خستگی ما از نواقص شخصیتی مان نیز احتمالاً به اوج خود رسیده است . این بدان معنی است که کاملاً آمادگی داریم ، چیزی که دقیقاً برای شروع قدم شش نیاز است .
تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به معــــتادان♠گمـــــــنامnarcotics anonym مي باشد .
كد نويسي و گرافيك قالب توسط : تم ديزاينر

قدم ششم

" ما آمادگی کامل پیدا کرده ایم که خداوند نواقص شخصیتی ما را برطرف کند . "

ما کارکرد قدم شش را در حالی آغاز می کنیم ، که سرشار از امید حاصله از کارکرد پنج قدم اول هستیم . اگر این کار را تمام و کمال انجام داده باشیم ، تا حدی فروتن نیز شده ایم . در قدم شش ، )) فروتنی )) به این معنی خواهد بود که ما بهتر می توانی خود را ببینیم . ما به چگونگی دقیق خطاهایمان ، و همین طور به چگونگی خسارت زدن به خود و دیگران به علت عمل از روی نواقص شخصیتی مان ، نگاه کرده ایم . ما الگوهای رفتاری خود را یافته ایم ، و به این درک رسیده ایم که امکان دارد باز هم بارها و بارها از روی این نواقص عمل کنیم . حال زمان آن است که کاملاً آمادگی پیدا کنیم که این نواقص شخصیتی برطرف شوند .

آمادگی کامل پیدا کردن ، فوری و آنی اتفاق نمی افتد . این یک فرآیند طولانی مدت است ، و اغلب در طول مدت عمر اتفاق می افتد . ما ممکن است که بلافاصله پس از یک ترازنامه نویسی احساس کنیم که واقعاً آماده ایم که کلیه نواقص ما برطرف شود . یا اگر مدتی است که در برنامه هستیم و کلاً از نواقص خود آگاه هستیم و هنوزاز روی یکی از آنها عمل می کنیم ، طبیعتاً درمی یابیم که میزان تمایل ما افزایش یافته . آگاهی به تنهایی هرگز برای آمادگی پیدا کردن کفایت نمی کند ، اما اولین قدم لازم برای رسیدن به آن است . فرآیند ترازنامه نویسی خود باعث افزایش آگاهی ما در نواقص شخصیتی مان گردیده ،که کارکرد قدم شش نیز آن نیز آن را کامل تر می کند . آمادگی کامل داشتن ، به معنی رسیدن به حالتی روحانی است که در آن ، هم از نواقص خود آگاه هستیم ، هم از آنها خسته شده ایم ، و هم اطمینان داریم که خداوند به آنگونه که او را درک می کنیم آن نواقصی را که لازم است ، برطرف می کند .

برای اینکه آمادگی کامل پیدا کنیم ، نیاز است که به ترسهایمان در مورد کارکرد قدم شش بپردازیم . همچنین نیاز است که به این مسئله که چگونه نواقص ما برطرف می شوند ، بپردازیم . قدم ششم می گوید که فقط نیروی برتر می تواند آنها را برطرف کند . اما در مقام اجرا این به چه معنی می باشد ؟ مسئولیت ما در قدم ششم چیست ؟ این سؤالات ، وقتی که آنها را با یک راهنما بررسی کنیم ، به ما راهکار لازم جهت کارکرد این قدم را می دهند .

کاملاً آماده برای چه کاری ؟

اگر در جلسات معتادان گمنام تازه وارد هستیم ، و این اولین تجربه ما از قدم ششم است ، اکثر نواقص ما آنقدر واضح و آشکار است ، که احتمالاً عکس العمل فوری ما ، نشان دادن تمایل بیش از حد برای رهایی از آنها خواهد بود . اولین بار است که به قول معروف ، آنها را با تمام شکوه و قدرتشان می بینیم ، و می خواهیم که سریعاً و همین امروز ، از شر آنها راحت شویم .

اما وقتی که آن عکس العمل و احساس اولیه فروکش می کند ، احتمالاً درمی یابیم که ، تا حدودی نسبت به تغییر کردن نامطئن هستیم و از آن ترس داریم . ناشناخته ها ، تقریباً برای همه افراد ترس آور هستند . ما این نواقصی را که می خواهیم رها سازیم ، برای مدتهای طولانی یا شاید همه عمر به همراه خود داشته ایم .

ما احتمالاً از اینکه زندگی ما بدون این نواقص به چه شکل خواهد بود ، ترس داریم . بعضی از آنها ممکن است بیشتر مهارتهای حیاتی جهت زندگی کردن ، به نظر آیند تا نواقص شخصیتی . ما شک می کنیم که آیا برطرف شدن این نواقص ، مانعی بر سر راه توانایی ما برای گذران زندگی و پول در آوردن ایجاد نمی کند . ما ممکن است دریابیم که ایده (( یک شهروند محترم )) بودن ، برای ما تنفرآور است . اکثر ما شدیداً به این تصویر از خودکه – یک آدم متفاوت و کاردرست هستیم و فراتر از حد و حدود یک جامعه مؤدب ولی خسته کننده می باشیم ، و اینکه دوست داریم به همین شکل ادامه دهیم وابسته هستیم . ما ممکن است بترسیم که با کارکرد قدم ششم ، تبدیل به یک انسان معمولی و خسته کننده ، شویم . بعضی از ما ممکن است فکر کنیم که چیزی نیستیم جز مجموعه ای از نواقص ، و فکر کنیم که اگر نواقص ما برطرف شوند دیگر چیزی ازما باقی نخواهد ماند . ترسهای ما احتمالاً مبهم و شکل نگرفته می باشند . اگر آنها را تا نتیجه منطقی ریشه یابی کنیم ، مطمئناً درمی یابیم که این ترسها بی پایه و اساس نیز هستند . به قول معروف اگر آنها را با صدای بلند بیان کنیم ، به ماهیت اصلی آنها پی خواهیم برد .

· آیا چیزهایی در من هستند که آنها را دوست دارم اما ممکن است جزء نواقص باشند ؟

· آیا می ترسم که اگر این چیزها در من برطرف شوند ، به شخصی که دوست ندارم تبدیل شوم ؟

· فکر می کنم چه چیزهایی در من برطرف خواهند شد ؟

اگر با قدم ششم تجربه قبلی داریم ، نواقص شخصی ما برای ما چیز تازه ای نخواهد بود . در واقع ، ممکن است که در حال حاضر از اینکه هنوز بعضی نواقص را داریم ، نگران باشیم ، یا ممکن است از اینکه یک نقص قدیمی به صورتی جدید و تازه در ما ظهور کرده ، سرخورده شده ایم .

برای مثال ، هنوز احساس عدم امنیت داشته ایم . یا ممکن است دریک سری اعمال و اقدامات نامحسوس برای اینکه نشان دهیم آدم کاردرستی هستیم افراط نکنیم ، ولی هنوز این نقص را داشته باشیم . و اخیراً بسیار زیرکانه تر و موذیانه تر از روی آن عمل کرده باشیم . ما ممکن است ناخودآگاه در کوششها و اقدامات دیگران کارشکنی یا خرابکاری کنیم تا در مقام مقایسه ، بهتر از آنها به نظر برسیم ، یا آرزوها و آمال دیگران را پایمال کنیم ، چون در راستای نیازها و منافع ما نیستند . تشخیص دادن این مسئله ، بعد از مدت می تواند دردناک باشد ، چون میل داریم که بهتراز این باشیم . ما عمیقاً در صدمه زدن به دیگران خجالت زده می شویم . ما ممکن این ترس قدیمی ، که ظرفیت تغییر نداریم ، را دوباره تجربه کنیم ، و فکر کنیم که بعضی از نواقص شخصیتی ما برای همیشه ماندگار هستند . ما می توانیم از این واقعیت که حداقل از مسئله خود آگاه هستیم و تمایل داریم تا برروی آن کار کنیم ، استفاده کرده و تا حدودی آرام گیریم . نیاز است تا ما احساس اعتماد و امیدمان به اینکه فرآیند بهبودی حتی بر عمیقترین و ثابت قدم ترین نواقص ، کار خواهد کرد را حفظ کنیم .

· آیا هنوز به فرآیند بهبودی اعتقاد دارم ؟ آیا اعتقاد دارم که می توانم تغییر کنم ؟ تا کنون چگونه تغییر کرده ام ؟ دیگر از روی کدامیک از نواقص خود ، عمل نمی کنم ؟

· آیا نواقصی دارم که فکر می کنم ، امکان ندارد که برطرف شود ؟ آنها چه هستند ؟ چرا فکر می کنم که امکان ندارد که این نواقص برطرف شوند ؟



... تا خداوند برطرف کند ...

بله ، قدم ششم هم مشخص می کند که فقط یک نیروی برتر از ما می تواند نواقص شخصیتی ما را برطرف کند . اگر چه وسعت درک ما از مفهوم این قدم ، با تجربه ما از بالا و پائینها ، بده و بستانها ، و کشمکشها مربوط به قدم شش ، رابطه مستقیم دارد .

اولین کاری که اکثر ما در مورد نواقص شخصیتی مان می کنیم ، این است که تصمیم می گیریم که تا دیگر آنها را نداشته باشیم . متأسفانه ، این کار بیهوده و پوچ است – و تأثیر آن تقریباً به اندازه همان کنترل مصرف موادمخدر می باشد ما ممکن است برای مدت کوتاهی در اینکار موفق شویم ، اما نواقص ما به تدریج دوباره ظهور خواهد کرد . مشکل این است که نواقص ما قسمتی از وجود ما می باشند . ما همیشه در موقعیتهای بد و وقتی تحت فشاریم ، در این معرض خطر رجوع به بدترین نواقص شخصیتی خود هستیم .

کاری که ما در قدم ششم نیاز است که انجام دهیم ، بسیار شبیه کاری است که مجبور به آن در دو قدم اول شدیم . ما باید اقرار کنیم که در برابر نیروی درونی که چیزی جز درد و تحقیر در زندگی برای ما به همراه نداشته ، شکست خورده ایم ، و بعد باید اقرار کنیم که برای رویارویی با این نیرو نیاز به کمک داریم ما باید کاملاً این واقعیت را که خودمان نمی توانی کمبود های خود را برطرف کنیم ، بپذیریم . و باید خود را آماده کنیم تا در قدم هفتم از خدا بخواهیم تا آنها را برای ما برطرف سازد .

· من چگونه سعی می کنم تا نواقص شخصیم را کنترل یا برطرف کنم ؟ نتیجه سعی من چه بوده است ؟

· تفاوت بین اینکه کاملاً آماده باشم تا خداوند نواقص شخصیتی من را برطرف کند ، با اینکه خودم سغی در متوقف نمودن آنها بکنم چیست ؟

· من چگونه اعتماد خودم را به نیری برتر به انگونه که او را درک می کنم از طریق کارکرد این قدم افزایش می دهم ؟

· تسلیم من در این قدم عمیق تر می شود ؟

· چه اعمالی می توانم انجام دهم که نشان دهنده آمادگی کامل من باشد ؟

" نواقص شخصیتی ما گ

حتی بعد از همه کارهایی که در قدم چهارم و پنجم انجام دادیم ف هنوز در این مرحله طبیعت و ذات نواقص شخصیتی مان برای ما اشکار نیست . ما احتمالاً گیج شده ایم که در ساختار پیچیده شخصیت ما ، نواقص شخصیتی مان دقیقاً کجا خاتمه پیدا می کنند و اینکه شخصیت ما از کجا آغاز می شود . چرا ما این کارها را انجام می دهیم ؟ آیا تقصیر دیگران است ؟ اولین بار که این احساس را تجربه کردیم ، کی بود ؟ چرا ؟ چگونه ؟ کجا ؟ اگر دقت نکنیم آنقدر به خودمان مشغول می شویم که اصلاً دلیل کارکرد قدم ششم را فراموش کنیم ، نیاز است که تالش هایمان را متمرکز کنیم . هدف ما افزایش اگاهی در مورد نواقص شخصیتی مان است تا کاملاض آمادگی پیدا کنیم که برطرف شوند نه اینکه انها را ریشه یابی کنیم و مبداء پیدایش انها را ریشه یابی کنیم با در کشمکش و تقلا درونی خود زیاده روی کنیم . نواقص شخصیتی ما نشان دهنده طبیعت اصلی ما هستند . به احتمال زیاد درمی یابیم که ما نیز مانند دیگران دارای طبیعتی ذاتی و پایه ای هستیم . ما نیازهایی داریم ، و بدنبال براورده کردن انها هستیم . برای مثال ما به عشق و محبت نیاز داریم . اما این که چگونه انرا بدست آوریم مهم است و از اینجاست که نواقص ما شروع به اجرای نقش می کنند . اگر دروغ بگوییم ف تقلب کنیم ف به دیگران صدمه بزنیم و یا خود را کوچک کنیم تا عشق را بدست آوریم از روی نواقص خود عمل کرده ایم . همانگونه که در چگونگی عملکرد تعریف شده : نواقص ما ف همان ویژگیها و خصیصه های انسانی هستند که به واسطه خودمحوری ما از شکل طبیعی خارج شده اند . نیاز است تا به کمک راهنمای خود لیست نواقص اخلاقی که داریم ، بنویسیم و توضیح دهیم که چگونه از روی آنها عمل می کنیم و به اینکه این کار چگونه بر روی زندگی ما تأثیر می گذارد ، بپردازیم و مهم تر از اینکه وقتی ان نقص را بکار می گیریم ف چه احساسی داریم . تصور اینکه زندگی ما بدون هر یک از این نواقص به چه شکل خواهد بود به ما کمک می کند تا بپذیریم گه بدون آنها نیز می توانیم زندگی کنیم . بعضی از ما اقدام عملی خود را با پیدا کردن اصل روحانی متضاد با هر یک از نواقص اخلاقی مان شروع می کنیم .

· لیست نواقص خود را بنویسید و هر یک را کوتاه تعریف کنید .

· به چه راه هایی از روی این نواقص عمل می کنم ؟

· وقتی از روی این نواقص عمل می کنم ، چه تأثیر بر روی خود و دیگران می گذارم ؟

· چه احساساتی در رابطه با این نواقص خود تجربه می کنم ؟ آیا سعی می کنم که بعضی احساسات خود را توسط عمل از روی نواقصم سرکوب کنم ؟

· زندگی من بدون اینگونه رفتارها به چه شکل خواهد بود ؟ به جای آن کدامیک از اصول روحانی را می توانم بکار گیرم ؟



اصول روحانی



درقدم ششم ، ما بر روی تعهد و استقامت ، تمایل ، ایمان و اعتماد ، و خویشتن پذیری تمرکز می کنیم . در این نقطه از قدم ششم باید از کمبودهایمان کاملاً آگاه باشیم . در واقع ، ما احتمالاً آنقدر از آنها آگاه هستیم ، که در طی زندگی روزانه ما ن ، می توانیم آمدن آنها را ببینیم ، و حتی خیلی از مواقع جلوی خود را بگیریم تا از روی آنها عمل نکنیم . بعضی وقتها ، ممکن است که آگاهی ما کمرنگ شود ، و ممکن است دیگر در مراقبت از رفتارهایمان آنقدر هوشیار نباشیم . به انرژی فوق العاده نیاز است تا ما بتوانیم هر لحظه خود را زیر ذره بین بگذاریم و از عمل کردن از روی نواقص اجتناب کنیم . ما در زندگی روزمره خود غرق می شویم ، تا یکدفعه دوباره احساس مریضی و خجالت زدگی می کنیم ، و گیج می شویم که چگونه بعد از این همه کاری که بر روی خود کرده ایم ،باز هم مرتکب بعضی از اعمال ، از روی نواقص خودمان می شویم .

· امروز من چگونه تعهد خود به بهبودی را نشان می دهم ؟

· از طریق کارکردن پنج قدم اول ، من پشتکار خود را بهبودی نشان داده ام ، این پشتکار و استقامت به چه شکلی در قدم ششم ، حیاتی می باشد ؟

به کارگیری اصل روحانی تمایل ، خیلی ساده ، به این معنی است که ما تمایل داریم تا به گونه ای متفاوت عمل کنیم و لزوماً به این معنی نیست که ما متفاوت عمل می کنیم ، و یا حتی ظرفیت آن را داریم . شاید بهتر باشد این رفتار را با مثالی به تصویر بکشیم . تصور کنید که ما با خانواده ، صاحب کار ، و یا دوستان خود به اندازه ای متفاوت از خیلی کم تا زیاد ، ناصادق بوده ایم . ممکن است به نظر آید که بهتر است تا ، درجه به درجه تمایل پیدا کنیم ، و اول تمایل خود را بر روی بدترین و مخرب ترین شکل ناصادقی خود متمرکز نماییم . اما این قدم می گوید که ما کاملاً آمادگی پیدا کرده ایم تا کلیه نواقص ما بر طرف شود . این به معنی آن است که تمایل داریم تا دیگر هرگز ، حتی یک کم هم ناصادق نباشیم . ممکن است به نظر آید که این یک توقع بی جا از خود داشتن ، است . اما ما باید آن را فقط برای امروز انجام دهیم .

تا این حد تمایل داشتن سخت است ، به خصوص وقتی که پی آمد ظاهری ، کمی ناصادق بودن خیلی شدید به نظر نیاید . ما ممکن است که آگاه باشیم که کاملاً صادق نیستیم ، اما فکر کنیم که به کسی ضرری نخواهد رسید و اتفاق مهمی نیز نخواهد افتاد . پس چرا بی خود حساس شویم ؟ اما همین گونه طرز فکر است که احتمالاً شدیدترین پی آمدهای روحانی را خواهد داشت . ممکن است نتیجهنیز به همین گونه باشد و در واقع در اثر این ناصادقی ، نه به کسی صدمه ای آشکار برسد و نه کسی به آن پی ببرد . اما این ناصادقی از همان لحظه اول ، شروع به پژواک و طنین انداختن در روح ما خواهد کرد . حتی اگر در ضمیر خود از آن آگاه نباشیم ، حتی اگر شب راحت خوابمان ببرد ، باز هم نتیجه عمل از روی نقص ، وقتی که قادریم از آن اجتناب کنیم ، نیروی درتضاد با رشد روحانی ما است . اگر به این عدم تمایل ادامه دهیم ، به تدریج رشد روحانی خود را به خطر خواهیم انداخت .

· آیا تمایل دارم تا کنون ، کلیه نواقص شخصیتی من برطرف شوند ؟ اگر نه ، چرا ؟

· امروز چه کاری انجام داده ام که نشانگر تمایل من است ؟

· مقدار تمایلی که ما باید در این قدم بدست آوریم رابطه مستقیم با ایمان و اعتقاد ما دارد . ما باید باور داشته باشیم که نیروی برتر در زندگی ما تا آن اندازه که لازم است کار خواهد کرد و تأثیر خواهد گذاشت . اگر همان ناصادقی که قبلاً مثال زدیم را در نظر بگیریم ، باید اعتماد داشته باشیم که نیروی برتر این نقص را در ما تا آنجا برطرف نمی کند که به طرز بی رحمانه ای صادق شویم و نتوانی حتی موقعی که بیان حقیقت باعث صدمه به کسی می شود ، سکوت اختیار کنیم . تا جایی که از سر راه کنار برویم و اجازه دهیم که خداوند در زندگی ما کار خود را انجام دهد ؟ مطمئناً همان اندازه رشد روحانی را که برای ما لازم است تجربه خواهیم کرد .

· تا چه اندازه ترس اینکه با کارکرد این قدم تبدیل به چه نوع انسانی خواهم شد ، هنوزدر من وجود دارد ؟ آیا از زمان شروع به کارکرد این قدم تقلیل یافته است ؟

· چگونه از طریق کارکرد این قدم ، در حال افزایش اعتماد خود به نیروی برتر به آنگونه که او را درک می کنم ، هستم ؟

با وجود لغاتی مثل (( کاملا ً )) و (( کلیه )) که نقش برجسته ای در این قدم دارند ، ممکن است که ما خیلی راحت تبدیل به یک انسان کمال طلب شویم و در انتقاد از خود افراط کنیم . نیاز است تا به یاد داشته باشیم که اگرچه تمایل ما باید کامل باشد ، ولی قرار نیست که خودمان هم به تکامل برسیم – نه امروز ، و نه هیچوقت دیگر . زمانی که علیرغم میل و اراده خود ، از روی نقصی عمل می کنیم ، نیاز داریم که اصل روحانی خویشتن پذیری را تمرین کنیم . نیاز است تا ما بپذیریم که اگر چه هنوز از روی بعضی از نواقص خود عمل می کنیم ، ولی تمایل به تغییر نیز داریم . از طریق این تشخیص و آگاهی ، ما با تعهد خود برای تغییر کردن تجدید عهد می کنیم . ما امروز دقیقاً به همان اندازه که نیاز است رشد کرده ایم . اگر کامل بودپم که دیگر نیازی به رشد بیشتر نداشتیم .

· آیا امروز خود را پذیرفته ام ؟ چه چیز در مورد خود را دوست دارم ؟ از زمانی که این قدم را کار کرده ام ، چه چیزهایی تغییر کرده اند ؟



حرکت به جلو



ما ممکن است بعضی مواقع نگاهی اجمالی و گذرا به گذشته داشته باشیم ، و فکر کنیم که چه کارها که می توانستیم انجام دهیم ، مثلاً در زمان کودکی ، و یا در زمان اعتیاد فعال خود ما احتمالاً همیشه فکر می کنیم که یا زندگی ما را در شرایط و مکانی قرار نداده تا به آن چیز که دلمان می خواهد تبدیل شویم ، و یا فکر می کنیم که ظرفیت و عرضه رسیدن به شرایط و امکانات بالاتر را نداریم . ما زمانی در رؤیای پول ، امکانات ، و موقعیت اجتماعی غرق بودیم . اما در برنامه روحانی معتادان گمنام ، ما بیشتر به دنبال رشد روحانی هستیم . ما می خواهیم تا بیشتر به کیفیتهایی که دوست داریم فکر کنیم ، یا به افراد در حال بهبودی که می شناسیم و کیفیتهایی دارند که ما دوست داریم با آنها در این مورد برابری کنیم ، فکر کنیم . با کارکرد این قدم ما به تصویری از شخصیتی که دوست داریم داشته باشیم ، دست پیدا می کنیم . اگر خودخواه بوده ایم ، احتمالاً دوست داریم که از خودگذشتگی داشته باشیم ، شاید از طریق کمک به یک معتاد دیگر او نیز بهبود یابد ، یا از طریق اعمال دیگر از روی عشق و بخشش بلاعوض . اگر تنبل بوده ایم ، ممکن است دوست داشته باشیم که فعال باشیم و از ماحصل فعالیت خود سود ببریم . اگر ناصادق بوده ایم ، ممکن است دوست داشته باشیم تا از این رهایی که دیگر نیازی نباشد تا همیشه بترسیم که مچ ما را بگیرند ، لذت ببریم . ما می خواهیم که از طریق این قدم به تصویری برای خود و همین طور امید دست یافتن به آن تصویر را بوجود بیاوریم .

· دوست دارم از کیفیتهایی که آرزوی دست یافتن با آنها را دارم چگونه استفاده کنم ؟ با شغل خود چکار خواهم کرد ؟ در اوقات فراغت خود چکار خواهم کرد ؟ چگونه پدری ، همسری ، فرزندی ، یا دوستی خواهم بود ؟ توضیح دهید .

این تصویر می تواند برای ما الهامی باشد ، تا در زمانهای یأس و ناامیدی آن را به خاطر آوریم ، یا زمانی که دستیابی به اهدافمان به تعویق می افتد ، ما را تقویت و کمک کند تا تمایل خود را تجدید کنیم . این تصویر سکوی پرتابی به سوی قدم هفت است . جایی که در آن از خداوند به آنگونه که او را درک می کینم ، درخواست می نمائیم تا کمبودهای ما را برطرف سازد.