انجمن بانیان بهبودی

خیر . در حال حاضر آنقدر حق انتخاب دارم که بار اول نزنم و اگر بار اول را بزنم همین حق انتخاب را هم از دست می دهم .

در گذشته و در اوایل مصرفم ، من می توانستم نوع مواد مصرفی ، محل مصرفم ، ساعت مصرفم ، مقدار مصرفم و اینکه با چه کسی مصرف کنم را ، خودم تعیین کنم . اما به مرور اول کنترل زمان مصرف ، بعد محل مصرف ، بعد از آن مقدار مصرف ، و بعد کنترل ماده مصرفی و دوستان هم مصرفی را هم ، از دست دادم چون تهیه مواد مخدر و نشئه شدن اولین اولویت من شده بود و من نمی توانستم بجز مواد مخدر به چیز دیگری فکر کنم .

خیر من تا قبل از آشنایی با خودم و انحمن هیچ حق انتخابی نداشتم.همون اولین بار هم میدونستم چه کار اشتباهی دارم مرتکب می شوم ولی وسوسه و احساس خلع اجازه نمیداد مصرف نکنم و از اول مواد رو بعنوان مسکن مصرف کردم چون میدونستم مسکنه.ولی الان با وجود حاعل های زیادی که برام وجود داره و فهمیدن و درک کردن اینکه مشکلم مواد مخدر نیست حق انتخاب دارم و هیچوقت این حق انتخاب رو از خودم نمی گیرم.

اجبار یعنی انگیزه تکراری وغیر قابل جلوگیری برای بدست آوردن کنترل با چیزی بیرونی.پس با توجه به این معنی باید گفت من زمانیکه درگیر اجبار به مصرف مواد شدم دیگر هیچ حق انتخابی نداشتم. چرا که این مواد بود که برای من تعیین میکرد چقدر مصرف کنم چی مصرف کنم با کی مصرف کنم چقدر در روز کار کنم کیفیت کارم چقدر باشه با کی رفت وآمد کنم و... مواد مخدر تعییین کننده سرنوشت من بود.

تا وقتی که ار اولین بار پرهیز کنم حق انتخاب دارم اما پس از اولین بار دوباره به دام اعتیاد گرفتار میشوم
 

من فقط در دوران طلایی مصرف حق انتخاب داشتم و بعد از اجبار به مصرف شدن این حق انتخاب از من گرفته شد.

خیر،من دراوایل مصرفم فکرمی کردم که حق اتخاب دارم وهرموادی که دوست داشته باشم،هرقدرکه دلم بخواهدوباهرکسی که بخواهم مصرف می کنم ولی به مرورزمان اجباربه مصرف پیداکردم وحق انتخاب راازدست دادم ولی امروزباواردشدن به انجمن درک کرده ام که من برای موادمخدرنیستم وحق انتخابی نداشته،ندارم ونخواهم داشت پس بااولین بارمصرف حق انتخاب ازمن گرفته می شود.