انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: سیادی نفیسی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
[تصویر:  1385756479191.jpg]
تا به سودای تو از خانه به بازار شدیم هر کجا درد و غمی بود خریدار شدیم
تن محنت کشی دیرم خدایا دل با غم خوشی دیرم خدایا

زشوق مسکن و داد غریبی به سینه آتشی دیرم خدایا
ذره ذره، آنچه داد از من گرفت

دير دانستم كه گيتي رهزن‌ست (پروين اعتصامي)
تا به رخسار تو زلف مشک فام افتاده است من که باشم افتاب اینجا به دام افتاده است
کنون که خیر و شر ما به جای هم شَتک زده

کسی درون این دلم نشسته ناخنک زده



شود فدا تمام دل ٬ فقط بگوید او چرا ...

به روی زخم کهنه ام یواشکی نمک زده

از : محمد علی رستمی

:: موضوعات :: اشعار محمد علی رستمی، دو بیتی
نمی دانم چه هنگام از کدامین راه
ولی یک بار دیگر باز خواهم گشت...
شب چو در بستم و مست از می‌نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود
مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم
.آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع
.آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
غرق خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهاد
..خواندم افسانه شیرین و به خوابش کردم
دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشه دهر
بر سر آتش جور تو کبابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بود .....................آنچه جان کند تنم‚ عمر حسابش کردم