انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 17)به چه علت با وجود تمايل و اراده به رهايي از هر نوع وابستگي كه داشتيد، هميشه با شکس
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
17)به چه علت با وجود تمايل و اراده به رهايي از هر نوع وابستگي كه داشتيد، هميشه با شکست روبرو شده‌ايد؟
من یکی از دلایلشو این میدونم ک با کسی مشارکت نمیکردم و همش با اون باورها و اموخته های غلطم پیش میرفتم.
چون من ادم عاجز ناتوانی بودم همیشه سعی میکردم هر کاری به تنهایی انجام بدهم فقط با اراده شخصی  خودم میخواستم موفق بشم فکر میکردم فقط خودم میدونم چکار کنم حرف کسی برام مهم نبود خودخواهی میکردم مشورت نمیکردم برای به هدف رسیدن کارهام از دیگران سو استفاده میکردم خسارت میزدم دیگران برام مهم نبودند.به قدرت نیروی برترم اعتماد نداشتم.
چون فکر می کردم هیچی منو تغیر نمیده من همیشه وابسته ی نگاه پرمهر دیگران باقی می مونم و مثل مرده ای متحرک بودم برام مرغ همسایه غاز بود خودم رو باور نداشتم و فکر می کردم همه خوشبختن کنار عشقشون و منم باید عشقی داشته باشم و بدون عشقی که از من مراقبت کنه داغون میشم. من نقش خدا رو یادم میرفت و اون رو پر کننده ی خلاهام نمی دیدم
چون هنوز راهشو پیدا نکرده بودم دوستان من مخالف مشارکت نیستم اما اعتقاد دارم اگر راهشو بلد بودم حتما به تنهایی هم موفق میشدم
چون زندگی بدون وابستگی برام پوچ بود. وابستگی تنها نیرویی بود که به من زندگی می بخشید. هیچ امیدی که از درون خود من بجوشد و مرا راه بیاندازد نبود. من هر چه هم اراده می کردم نمی توانستم به این زندگی تو خالی تا مدت زیادی ادامه دهم.