انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 12 -به چه صورت اعتیاد خود را با دیگران مقایسه کرده ام؟ آیا اعتیاد م
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
قسمت اول سوال ) ما در گذشته زمانی که اعتیادمان فعال بود ، برای انکار و منطقی جلوه دادن مشکلات و آشفتگی ها خود و برون رفت از وجدان درد ، همیشه خود را با دیگران مقایسه میکردیم . مقایسه ما عموماً دیگرانی بودند که  شرایط بدتری از ما داشتند و لذا حاصل این نوع مقایسه ها مجوزی میشد برای ادامه دادن به دیوانگیهای حاصل از اعتیادمان ، بطور مثال ؛

-         فلانی سفید مصرف میکند ، اما من سیاه مصرف میکنم .

-         فلانی سفید تزریق میکند ولی من استعمال میکنم .

-         فلانی کارتن خواب است ، اما من با شخصیت هستم .

-         و هزاران مقایسه دیگر .

نکته اینجاست ؛ ما زمانی که خودمان را در شرایط قیاس و مقایسه قرار میدادیم رفتارها و آشفتگی های خود را توجیه و سپس آنها را انکار میکردیم ، و حتی اگر خود را با کسانی که از ما بهتر بودند مقایسه میکردیم در ما حالتی ناامید کننده بوجود می آورد که سرانجام در نهایت سرخوردگی مجبور به انکار و تو جیه موقعیت خود میشدیم  ،  بنابراین ، ما همیشه باید بیاد داشته باشیم که مقایسه کردن یکی از ارکان بیماری و ریشه در انکار ما دارد و لذا ما باید در هر شرایطی از مقایسه کردن دوری کنیم.

                                                    قسمت دوم سوال ) ما در زمانیکه بیماریمان فعال بود و لحظاتی فرا میرسید که خود را با دیگران مقایسه نمیکردیم و لذا به وخامت اوضاع در خودمان معترف میشدیم ، یعنی متوجه میشدیم که شرایطمان آشفته میباشد ، اما راهکاری برای برون رفت از این شرایط را نداشتیم و لذا پیش خود اینگونه فکر میکردیم ؛

-         روز به روز داره اوضاع بدتر میشه .

-         روز به روز داره اوضاع اقتصادیم بدتر میشه .

-         چقدر ارج و قربم در بین خانواده و اطرافیانم کاسته شده .

-         و و . .

نکته اینجاست ؛ که ما وقتی خودمان را در شرایط قیاس و مقایسه قرار نمیدادیم به شرایط بد و مشکل ساز زندگیمان اقرار و اعتراف میکردیم .

ما وقتی میخواهیم مقایسه کنیم ، لاجرم باید تن به قضاوت کردن بین دو عامل بزنیم  ، و از آنجائیکه قضاوت کردن ما از انکار و افکار معتادگونه ما ریشه میگیرد ، لذا نتیجه ایی که خواهیم گرفت بطور قطع  اشتباه و همینطور غیر اصولی می باشد . ما اساساً  مقایسه کردن را به هر شکل و فرمی که باشد روشی اشتباه میدانیم و چیزی بنام مقایسه خوب و مثبت را درست نمیدانیم ، مثلاً گاهی میخواهیم شرایط فعلی خودمان را با زمان مصرفمان مقایسه کنیم و لذا این قیاس اصلاً و اساساً غلط است ؛ زیرا  ؛ شرایط آنزمان ما براساس نیاز به مواد مخدر و عدم شناخت بهبودی رقم میخورد و با شرایط الان ما فرق میکند ، لذا ، اگر ما بخواهیم چنین قیاس های بکنیم ، بیشتر ممکن است به این علت باشد که فعالیت فعلی بیماری خود را با توجیهات قیاسی انکار  و آنها را پنهان کنیم  ممکن است بخواهیم بهبودی خود را با دیگران مقایسه کنیم در صورتیکه ما باید متوجه این امر باشیم که بیماری ما حدت و شدت دارد و لذا بیماری در ما یکسان نیست و اینگونه مقایسه ها ما را سرخورده و باعث ناامیدی درما میشود و سرانجام ما را در شرایط انکار قرار میدهد . بنابراین ، ما باید برای پیشبرد بهبودی خود از هر گونه مقایسه کردن که در واقع از قضاوتهای بیمار گونه ما ریشه میگیرد دوری و اجتناب کنیم و لذا هرگز ، نه بیماری و نه بهبودی خود را ،  با دیگران مقایسه نکنیم و ضمناً پیوسته متوجه این امر باشیم ؛ همانطوریکه شیارهای انگشت ما با هم فرق میکند ، شیارهای پیچده روان وجسم ما هم با دیگران فرق میکند .
سلام ممنون ARSAM
من در حال کار کردن قدم یک هستم مطلب مفیدی بود استفاده کردم❤❤❤❤❤❤
12-یکی رو کارتن خواب یکی روبدنام یکی رو خراب وخودمو آباد میدونستم تو سر دیگران میرفتم ومقایسه میکردم برای اینکه عیب خودمو نبینم همش دنبال دیدن عیب بقیه بودم ازخودم غفلت میکردم ودیگرون رو سرزنش دلایل به ظاهر موجه میاوردم ولی غیر واقعی برای مقایسه کردن اعتیاد همه روبد میدونستم ولی مصرف خودمو تفریح اوناروبدنام میدونستم وخودمو باشخصیت میگفتم اونا بخاط مواد هرکاری میکنن ولی من هرگز. مقایسه کردن یعنی پشت دیوار انکار سنگر گرفتن ونپذیرفتن حقیقت. واقعیت اینه که اعتیاد من همیشه برام مشکل ساز بوده وهست ودرتاریکی قرارگرفتن تنها راه گریزه وهرزمان خودمو با خرابتر از خودم مقایسه میکنم دارم از خودم فرار میکنم واین یعنی درقلب مرض زندگی کردن یعنی در انکاربیماری اعتیاد بودن یعنی داشتن رفتارهای ناهنجار اجتماعی وزمانیکه کسی به رفتارهای ناهنجار وضد اجتماعی ما اعتراض میکنه از سیستم مقایسه استفاده میکنیم تا رفتارهایمان را توجیه کنیم ودلایلی به ظاهر موجه برای منحرف کردن افکار دیگران درقبال اعمالمان بیاوریم واین مقایسه باعث میشه دیگه نتونم مشکلات واشتباهاتم رو ببینم ونتونم براشون کاری انجام بدم.?
صفحه‌ها: 1 2