انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 19-من دقیقا در برابر چه چیزهایی عاجزم؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
من دقیقا در برابر چه چیزهایی عاجزم؟
[color=#8B4513]انجام هر کار مثبت ویامنفی که برای من عادت شود از جنبه افراط با او بر خورد کنم مرا دز مقابلش اجز نموده است
عجز يعني ناتواني در مقابل رفتار واکنش فکر وايدهاي که براية افراد عادي
راه کشاست
در کل چون تعریف جامع وکلی در مورد اعتیاد در دست نیست به تمامی سلساه اوامل مهیتی روانی واجتماعی فردی از اعتیاد بیماری اعتیاد گوین مندر مقابل بیماری اعتیاد وحتی شناخت ان عاجز هستم
من در برابر هر چیزی بیرون از من اتفاق می افتد عاجزم.من در برابر گفتار و رفتار دیگران.سیل زلزله و خیلی چیزها که در دست من نست عاجزم
غیز قابل اراده بودن و از دست دادن اختیار زندگی دلیلی بر عاجز بودن من می باشد . ابتدا در مورد واژه عجز واکنش و عکس العمل نشان می دادم و همیشه فکر می کردم این کلمه در مورد افراد ترسو و ضعیف به کار می رود اما وقتی نگاهی به رفتارهای افراطی و اجباری خود و صدمات روحی و روانی که به خاطر وابستگی به خود زدم نیم نگاهی کردم فهمیدم به سادگی نمی توانم از رفتارهایم پرهیز نمایم و نیاز دارم عجز خود را به طور سلولی بر خودم ثابت کنم .
اسارت کامل در برابر مواد مخدر ،،فکری عقلی احساسی و روانی همه برده مواد مخدر است
ما در برابر همه نوع مواد مخدر و الکل عاجزیم و باید عاجز عمل کنیم .چون تصمیم گیری از من سلب و آرامش قهر می کند؟
عاجزم در خوابیدن ،بیدارشدن ، دستشویی رفتن ،همبستر شدن ،فکر کردن برای خودم .
من تنها در مقابل موادعاجزنیستم بلکه هر چیزی که جنبه های بیماری منو تحریک کنه ومنو از لحاظ جسمانی روحانی روانی و معنوی تحت تاثیر خودش قرار بده من در مقابل اون عاجزم . مثلا یه بیماردیابتی تنهادر برابر مواد قندی عاجز نیست و باید مواردی که بیماری اونو تحریک میکنه نیزبر حذرباشه مثل فشار روحی استرس عصبانیت و .... پس چه من و چه اون بیمار دیابتی جفتمون در برابرمحرک های بیماری مون عاجزیم..
تنها عجز من از مواد نیست بلکه بطور کلی هرچیزی که توانایی تغیر آن و کنترل کردن آن از دست من خارج باشد عاجزم مانند/ افکار- نواقص شخصیتی-احساسات- امور جنسی - تغیر/
من دقیقا درمقابل بیماری اعتیادوافکارواحساساتم عاجزهستم وناتوانم.حالااگربخواهم ازاراده خودم کمک بگیرم وبتنهایی بخواهم درمقابل این مشکل کاری کنم کاری ازدست من برنمی اید.مگراینگه ازچیزی بیرون ازخودم کمک بگیرم مثل راهنما یاجلسه.....چون نیروی اراده من ریشه درنفس وبیماری اعتیاد من داردواستفاده ازان مرابسمت رفتارهای اعتیادی می برد مثل مصرف موادمخدروالکل ورفتارهای ازروی نواقص اخلاقی ماننددزذی شهوت رانی ناصادقی و......
عاجز یعنی بر خلاف میل باطنی کاری را کردن من در مقابل بیماری اعتیاد که شامل مواد مخدر و افکار معتاد گونه نواقص و ترسهای ناشی از کمبود ایمان در من میشود عاجزم.
من در برابر خودم و افکار منفیم عاجز شدم.
صفحه‌ها: 1 2