اگر کاملا تسلیم شوم زندگی من چگونه خواهد شد؟
هنگامی که به صورت کامل تسلیم می شویم از تمام چون و چرا ها دست بر می داریم . تسلیم کامل یعنی بهدنبال بهبودی بودن و تاثیر ان روی زندگی نجنگیدن پذیزش و ارامش و صبر خواهد بود احتمالا با تسلبیم زندگی کمی سخت تر خواهد شد ولی عضوهای قدیمی معتقدند که با تسلیمشدن به روحانیت و ارامش دست خواهیم یافت به شرطی که به خودمان فرصت بدهیم و به تعهد خود عمل کنیم تا به حد کمال برسیم مشورت کردن تسلیم نیست انجام ان مشورت یعنی تسلیم .
اگر تسلیم کامل نشویم یعنی برای برگشت دستاویزی گذاشته ایم و با این دیگاه اگر وشوسه فکری مان بها می دهیم ووارد دنیای اعتیاد می شویم اگر تسلبیم شویم به سمت رشد و تعالی حرکت می کنیم با تسلیم شدن اموزش پذیر و حرف شنو و پذیرای کمک دیگران می شویم .
تجربه من ثابت کرده زندگی ارام و خوب و دور از هرگونه اشفتگی
من مثل کسی بودم که با یک ادک قلدر میجنگیدم که شکست ناپدیر بود.هر چقدر سهی میکردم او هم همان قدر سعی میکرد.من دمبل میزدم اون هارتر میزد!من چاقو میکشیدم او قمه میکشید!عاقبت گفتم من کاری به تو ندارم.من دیگر نمیخواهم زور بزنم من زورم به تو نمبرسد و دورو بر تو و محله تو نمی ایم و محلم را عوض میکنم.و بجای رفتن به مکانهای مصرف به مکانهای بهبودی رفتم و اینگونه تسلیم شدم و نتیجه اش اینست که سالهاست پاکم و حتی نحوه مواد زدن را فراموش کرده ام
تسلیم کامل پیروزی در جنگی فرسایشی است که میتوانددر مسیر بهبودی راه را برایمان هموار کند تا زندگی خوبی داشته باشیم . من به دلیل داشتن بیماری اعتیاد باید تسلیم اصول روحانی قدم ها شوم یعنی بپذیرم خود محوری نکنم پذیرش داشته باشم و ایمانی که اجازه دهم برنامه برایم کار کند . تسلیم کامل رویایی شیرین برایم هست . قوه تسلیم بعد از عمل کرد اتفاق میافتد ...
بهبودي با تسليم شروع ميشود. وقتي من تسليم واقعي باشم ودست از انکار کردن وتوجيه بهانه اوردن بردارم به من کمک ميکنه که ارامشو تجربه کنم امروز دست از دست اويزها بر ميدارم تا بتونم گذشته خودمو دوباره بسازم
ش- هنگامی که متوجه شدم منظور از تسلیم شدن اون مفهوم و برداشتی که فکر میکردم نیست، بمرور مرحله تسلیم شدن را که به صورت دعا و انجام دادن اولیه اصول قدم اول، شرکت در جلسات، مشارکت کردن، انتخاب راه نما و خدمت و قدم کار کردن و مشورت کردن و با کله راهنما حرکت کنم. سپس بطور کامل اصول تسلیم شدن را بمرور کامل میکنم و این تسلیم شدن برای من این حاصل را داشته است، که نزدیک به هفده سال پاکی دارم و با همین اصول مثلث بهبودی خودم را دارم. بهبودی، کار و خانواده و این احساس آرامش درونی و بیرونی برای من شده است و با این ابزار مراقب بهبودی و از خودم در مقابل حملات بیماری خودم و دیگران که قبلاً روی من تسلط داشتند مواظبت میکنم. از تمام چون و چراها و توجیه و بهانه تراشیدن دست بر میداریم.
با سلام علیرضا معتاد من از این سوال اینهمه درک میکنم که من باید عجله نکنم و تسلیم واقعی به مرور زمان بدست می آید تسلیم یعنی در اصول انجمن معتادان گمنام بودن تسلیم یعنی هرچی راهنما گفت گوش دادن و اگر عملکرد داشته باشم و در مقابل بیماری اعتیادم از اصول استفاده کنم و تسلیم بشم تجربیات معتادان با پاکی بالا نشون میده که زندگی خوب و موفق و همراه با آرامش برام رقم میزنه من 6 ماه پاکی دارم من باید صبر کنم که یک اصول روحانی هست باصبر و بودن در اصول انجمن و نیاوردن توجیح بهانه خسته نشدن و بیحوصله نشدن به اصول درخواست کمک از خداوند مهربان و استفاده نکردن از نواقصم یعنی تسلیم شدن که باید سخت نگیرم اونم به مرور اتفاق میفتد و باید عجله نکنم
51-باسه اصل روشن بینی صداقت وتمایل واردروند تسلیم شدم.اگرتسلیم کامل باشم زندگیم آرام بدون جنگ وچراهاوبدون کنترل ومقایسه وسرزنش دیگران وبدون درگیری خواهدبودبدون خسارت زدن وخسارت خوردن تسلیم کامل یعنی دست از میدونم ومیتونم برداشتن وپذیرش این باور که من عاجز وناتوانم یعنی سپردن یعنی خودم رو تمامابخداسپرده ام وفکروذکروکاروزندگیم بایدبراساس اصول والهی باشه یعنی پذیرش عجز دربرابرمرض ودست ازخودخواهی وخودمحوری برداشتن بااصول وخدمت زندگی کردن درچرخه بهبودی بودن جنگهاوترسهاتبدیل به آرامش وآزادی شدن صداقت داشتن وخدامحورشدن یعنی مشورت کردن وبه یک تعادل نسبی رسیدن دست از چراهابرداشتن وبه دنبال چگونگی ها بودن?
