انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 14-· آیا هرگز به چیزی ایمان داشته ام ، بدون اینکه برای اثبات آن چیز دلیل وم درک مش
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
· آیا هرگز به چیزی ایمان داشته ام ، بدون اینکه برای اثبات آن چیز دلیل وم درک مشهودی وجود داشته باشد؟ آن چگونه مدرکی بود؟
بله - روند ایمان اوری از عقل و منطق و روشن بینی سرچشمه می گکیرد به طور مثال صدقه دادن اسپند دود کردن خدمت کردن نفرین کردن تخم مرغ شکستن قربانی کردن از زیر قران رد شدن جادو سفره انداختن و به خیلی چیزهای دیگر ایمان داشتم که البته فواید و دلایل عملی تعدادی از انها بر مفید بودنشان به اثبات رسیده است اما چهخ خوب و چه بد من بدون اثبات و دلیل به انها ایمان داشتم به هر چیز ایمان بیاورم مطمئنا در زندگی ام تاثیر خواهد داشت و این ایمان یک روزه اتفاق نخواهد افتاد اگر به چیزی بدون اثبات ان و بدون مدرک و سند ایمان بیاورم تنها دلیل ان نبود سلامت عقل ماست
بله.درانتخاب راهنما برایم این طوربود بااو صحبت میکردم او گفت 12قدم و12سنتش راکارکرده ومن قبول کردم بدون اینکه نسبت به او شناخت کافی داشته باشم ازاوتقاضای کمک کردم بدون دلیل ومدرک به اواعتماد کردم ومسائلی که درزندگی ام بعدازقطع مصرف باان روبروشدم ویا میشوم را بااودرمیان گذاشتم در واقع الگویم دربهبودی اوست.ویامثلا درمورددعاکردن برای انهاکه حتی دوستشان نداری . فقط بمن گفتند که دربهبودی ات تاثیردارد ومن بدون دلیل ومدرک پذیرفتم وبه ان عمل کردم وبرای من این رفتارارامش به همراه داشت
 روند ایمان آوری حوزه عقل و خرد است، در گذشته به خیلی از مسائل بدون داشتن مدرکی   

   ایمان داشتم  اما حالا باید خدا را جایگزین باور های قدیمی کنم. سر منشا اصلی روشن

بینی است و من امروز ایمان دارم هر کار اشتباهی نتیجه ی اشتباه دارد...
تصویر: images/smilies/heart.gifتصویر: images/smilies/heart.gifتصویر: images/smilies/heart.gif    
14-بیشتر اوقات که گیر میکردم ویاخطر نزدیکم بودباخداوند معامله میکردم البته فقط میخواستم، بدون هیچ اقدام وعملی واین باعث میشدهمیشه تکیه کنم به یک سری باورهایی که هیچ دلیل ومدرکی برای اثبات اون نداشتم واین باعث میشدچیزهای غیر واقعی وتوهمی رو باور کنم وفقط هدفم رفع نیازهایم باشداما حالا تو این قدم یاد گرفتم اگه بخوام چیزی رو باور کنم این باور کردنم بایدبرمبنای دلیل ومدرک باشه وبرای رسیدن به این باور باید به تجربه های واقعی رجوع کنم تحقیق کنم وبدون دلیل ومدرک وسند نه حرفی بزنم ونه چیزی رو قبول کنم حال باقبول آشفتگیهای حاصل از باورهای گذشته کم کم به سمت باورهایی ازجنس حقیقت که زیربنای آن برمبنای عشق وصداقت وخدمت بناشده باشد حرکت میکنم وبااین باورهای جدیدکه باپشتوانه ای از عجز وتسلیم وفروتنی به همراه دارم درمسیرتغییرورشدمعنوی قرار بگیرم درحال حاضربه na واصول روحانی ایمان آورده ام ودلیل این باورم وجودهزاران معتاد درحال بهبودی است. باورهایی که دربرنامه به آن میرسیم وایمانی که به آن متکی میشویم حاصل تجربیاتی است که کسب کرده ایم?