انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 36-· به خاطر ترسهایم ، چگونه خود را فریب داده ام یا به خودم کلک زده ام ؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
· به خاطر ترسهایم ، چگونه خود را فریب داده ام یا به خودم کلک زده ام ؟
با دروغ گفتن به خود ویا پنهان کردن واقعیت وانکار ودروغ گفتن کلک زدن به خود وخانواده اسیب رساندم امروز بهبودی گاهی اوقات برای ترس از قضاوت نقایص خود را بیان نکنم ترس یک احساس است وگاهی اوقات خوب وان هم در ان قسمت که خود محورانه نیست مثلا
چون از زلزله می ترسم خانه ی محکمی می سازم هرگاه ترس سراغم میاید فرا رمیکنم وسعی میکنم از واقعیت فرار کنم
وتراز راجب کارهایم نمیگیرم چون اخرش می دانم توجیه وانکار می اورم وهمیشه نیمه خوب کارهایم را تراز می گیرم برای
اینکه بتوانم از نیروی برتر انرزی در یافت کنم تا بتوانم با تمام اینها روبرو شوم
36__خودم روبه مریضی وخواب میزدم ومیگفتم بعدا درستش میکنم،یاهیچکس که حواسش بمن نیست همیشه درتوهم سیاست بودم ومیگفتم این ترس نیست مدیریت است خنده های بیمورد میکردم ویاسعی میکردم ازجایگاهی بالاموضوع راعوض کنم وتماما پشت دیوار انکار خودم روپنهان میکردم باخودم ناصادقی میکردم ماسک میزدم ودرتوهم زندگی میکردم بخودم خیلی دروغ میگفتم دلایل بظاهرموجه ولی غیرواقعی میاوردم خودم رو آدمی منطقی دوراندیش وعاقبت نگرنشون میدادم یکسره درحال فرافکنی بودم قضاوت میکردم دیگران رومسخره واونارو ترسومعرفی میکردم گمنامی اونارومیشکستم گاهی از ترسم جنگ راه می انداختم وگاهی هم میگفتم اگر کس دیگری جای من بودحتماازترس میمرد پس من خیلی شجاعم خلاصه بافریب خودم ترسهایم رابه دیگران نسبت میدادم وهمیشه بجای انجام کاردرست بهانه آورده وبخودم کلک زده ومعمولا ماسک بی توجهی میزدم?