2013-11-28، 11:11
رهایی از محدودیتهای خود .......................... 23 مرداد
«نباید از محدودیتهای گذشته راضی باشیم. میتوانیم عقاید قدیمی خود را بررسی کنیم و آنها را دوباره ارزیابی کنیم.»
کتاب پایه
v
اکثر ما با تعداد زیادی از محدودیتهای به خود تحمیل شده در صدد انجام برنامه برمیآییم. این محدودیتها ما را از درک توان بالقوه کامل خود باز میدارند و از تلاشهای ما برای یافتن ارزشهایی که در اعماق وجود ما قرار دارند، جلوگیری میکنند. ما توانایی خود را برای راستی و صداقت نسبت به خود محدود میکنیم، توانایی خود را برای انجام وظیفه در محل کار محدود میکنیم و ریسکهایی را که مایل به انجام آن هستیم، محدود میکنیم—فهرست این محدودیتها بیپایان به نظر میرسد. اگر والدین یا معلمین به ما گفتند که هرگز موفق نمیشویم و ما نیز آنها را باور کردیم، احتمالاً از فرصتهای خود به قدر کافی استفاده نکردهایم. اگر فرآیند اجتماعی شدن به ما آموخت که روی پای خود نایستیم، ما نیز روی پای خود نایستادیم، حتی اگر چیزی از درون، ما را به انجام این کار تحریک میکرد.
در معتادان گمنام فرآیندی در اختیار ما گذاشته شده که از طریق آن میتوانیم این محدودیتهای نادرست را شناسایی کنیم. از طریق قدم چهارم متوجه خواهیم شد که مایل به پیروی از همه قوانینی که آموختهایم، نیستیم. نباید قربانیان دائمی تجربیات گذشته باشیم. آزادانه میتوانیم عقایدی را که مانع از رشد ما میشوند، کنار بگذاریم. قادر به گسترش مرزهای خود برای احاطه کردن عقاید جدید و تجربیات جدید هستیم. برای خندیدن، گریستن و مهمتر از همه لذت بردن از بهبودی خود آزاد هستیم.
v
فقط برای امروز: از محدودیتهای به خود تحمیل شده رهایی مییابم و نسبت به عقاید جدید روشنبین هستم.
«نباید از محدودیتهای گذشته راضی باشیم. میتوانیم عقاید قدیمی خود را بررسی کنیم و آنها را دوباره ارزیابی کنیم.»
کتاب پایه
v
اکثر ما با تعداد زیادی از محدودیتهای به خود تحمیل شده در صدد انجام برنامه برمیآییم. این محدودیتها ما را از درک توان بالقوه کامل خود باز میدارند و از تلاشهای ما برای یافتن ارزشهایی که در اعماق وجود ما قرار دارند، جلوگیری میکنند. ما توانایی خود را برای راستی و صداقت نسبت به خود محدود میکنیم، توانایی خود را برای انجام وظیفه در محل کار محدود میکنیم و ریسکهایی را که مایل به انجام آن هستیم، محدود میکنیم—فهرست این محدودیتها بیپایان به نظر میرسد. اگر والدین یا معلمین به ما گفتند که هرگز موفق نمیشویم و ما نیز آنها را باور کردیم، احتمالاً از فرصتهای خود به قدر کافی استفاده نکردهایم. اگر فرآیند اجتماعی شدن به ما آموخت که روی پای خود نایستیم، ما نیز روی پای خود نایستادیم، حتی اگر چیزی از درون، ما را به انجام این کار تحریک میکرد.
در معتادان گمنام فرآیندی در اختیار ما گذاشته شده که از طریق آن میتوانیم این محدودیتهای نادرست را شناسایی کنیم. از طریق قدم چهارم متوجه خواهیم شد که مایل به پیروی از همه قوانینی که آموختهایم، نیستیم. نباید قربانیان دائمی تجربیات گذشته باشیم. آزادانه میتوانیم عقایدی را که مانع از رشد ما میشوند، کنار بگذاریم. قادر به گسترش مرزهای خود برای احاطه کردن عقاید جدید و تجربیات جدید هستیم. برای خندیدن، گریستن و مهمتر از همه لذت بردن از بهبودی خود آزاد هستیم.
v
فقط برای امروز: از محدودیتهای به خود تحمیل شده رهایی مییابم و نسبت به عقاید جدید روشنبین هستم.