2013-11-28، 11:13
2۱ مرداد کافیست!
«چیزی از درون فریاد میزند: «کافیست، کافیست، دیگر خسته شدهام» و بعد آنها برای برداشتن اولین و اغلب دشوارترین قدم به سوی رویارویی با بیماری خود آماده هستند.»
کتاب پایه
v
آیا واقعاً خسته نشدهایم؟ وقتی برای کارکرد قدم اول در معتادان گمنام آماده میشویم، این سؤال مهم را باید از خود بپرسیم. تفاوتی نمیکند وقتی به NA میرسیم خانوادههای ما از گزند اعتیاد ما در امان باشند، مشاغل ما هنوز به قوت خود باقی باشند و همه ظواهر خارجی کمال را در اختیار داشته باشیم یا خیر. تنها مسئله مهم این است که به پستترین درجه عاطفی و روحانی رسیدهایم و این امر از بازگشت ما به اعتیاد ممانعت میکند. اگر به این مرحله رسیده باشیم، واقعاً حاضریم برای قطع مصرف از هیچ اقدامی فروگذار نکنیم.
وقتی عجز خود را بررسی میکنیم، از خود چند سؤال ساده میپرسیم. آیا میتوانم مصرف مواد را به هر شکلی کنترل کنم؟ در نتیجه مصرف مواد چه اتفاقاتی برای من رخ داده است که انتظار آنها را نداشتهام؟ زندگی من چگونه غیر قابل اداره شده است؟ آیا قلباً باور دارم که یک معتاد هستم؟
اگر پاسخ این پرسشها ما را به سمت درهای معتادان گمنام رهنمون میکند، پس برای برداشتن قدم بعدی به سوی زندگی عاری از اعتیاد فعال آماده هستیم. اگر واقعاً خسته شدهایم، پس تمایل داریم برای دستیابی به بهبودی از هیچ کاری مضایقه نکنیم.
v
فقط برای امروز: میپذیرم که دیگر خسته شدهام. برای کارکرد قدم اول آماده هستم.