2013-11-29، 07:00
2 فروردین اصل اتکا به خود
«در دوران اعتیاد خود، به مردم، مکانها و چیزها وابسته بودیم. از آنها انتظار داشتیم ما را حمایت کنند و چیزهایی را که متوجه کمبود آن در خود میشدیم، فراهم کنند.»
کتاب پایه
v
در عالم حیوانات، موجودی هست که با استفاده از دیگران رشد میکند و زالو نامیده میشود. این موجود به افراد میچسبد و چیزهای مورد نیاز خود را دریافت میکند. وقتی یک قربانی زالو را از خود وا میکند، این موجود صرفاً به سراغ فرد دیگری میرود.
در دوران اعتیاد فعال، ما نیز به همین ترتیب رفتار کردیم. از خانوادهها، دوستان و جوامع خود سوء استفاده کردیم. آگاهانه یا ناآگاهانه تقریباً از هر کسی که با او روبرو میشدیم، چیزی را بیدلیل میستاندیم.
وقتی در اولین جلسه خود، گرداندن سبد را مشاهده کردیم، شاید تصور کرده باشیم: «اتکا به خود! حالا این ایده عجیب چیست؟» همان طور که نگاه میکردیم، متوجه چیزی شدیم. این معتادان متکی به خود آزاد بودند. با پرداخت سهم خود، به این مزیت دست یافته بودند که خودشان تصمیمگیری کنند.
با به کار بردن اصل اتکا به خود در زندگی شخصی، به همین نوع آزادی دست پیدا میکنیم. دیگر هیچ کسی حق ندارد به ما بگوید کجا زندگی کنیم، زیرا اجاره خود را میپردازیم. میتوانیم با انتخاب خود غذا بخوریم، لباس بپوشیم یا رانندگی کنیم، زیرا خود ما این چیزها را فراهم میکنیم.
بر خلاف زالو نباید برای بقا به دیگران وابسته باشیم. هر چه مسئولیت بیشتری را قبول میکنیم، آزادی بیشتری را به دست میآوریم.
v
فقط برای امروز: در این آزادی که میتوانم با حمایت از خود به دست بیاورم، محدودیتی وجود ندارد. امروز مسئولیت شخصی را میپذیرم و سهم خود را میپردازم.
«در دوران اعتیاد خود، به مردم، مکانها و چیزها وابسته بودیم. از آنها انتظار داشتیم ما را حمایت کنند و چیزهایی را که متوجه کمبود آن در خود میشدیم، فراهم کنند.»
کتاب پایه
v
در عالم حیوانات، موجودی هست که با استفاده از دیگران رشد میکند و زالو نامیده میشود. این موجود به افراد میچسبد و چیزهای مورد نیاز خود را دریافت میکند. وقتی یک قربانی زالو را از خود وا میکند، این موجود صرفاً به سراغ فرد دیگری میرود.
در دوران اعتیاد فعال، ما نیز به همین ترتیب رفتار کردیم. از خانوادهها، دوستان و جوامع خود سوء استفاده کردیم. آگاهانه یا ناآگاهانه تقریباً از هر کسی که با او روبرو میشدیم، چیزی را بیدلیل میستاندیم.
وقتی در اولین جلسه خود، گرداندن سبد را مشاهده کردیم، شاید تصور کرده باشیم: «اتکا به خود! حالا این ایده عجیب چیست؟» همان طور که نگاه میکردیم، متوجه چیزی شدیم. این معتادان متکی به خود آزاد بودند. با پرداخت سهم خود، به این مزیت دست یافته بودند که خودشان تصمیمگیری کنند.
با به کار بردن اصل اتکا به خود در زندگی شخصی، به همین نوع آزادی دست پیدا میکنیم. دیگر هیچ کسی حق ندارد به ما بگوید کجا زندگی کنیم، زیرا اجاره خود را میپردازیم. میتوانیم با انتخاب خود غذا بخوریم، لباس بپوشیم یا رانندگی کنیم، زیرا خود ما این چیزها را فراهم میکنیم.
بر خلاف زالو نباید برای بقا به دیگران وابسته باشیم. هر چه مسئولیت بیشتری را قبول میکنیم، آزادی بیشتری را به دست میآوریم.
v
فقط برای امروز: در این آزادی که میتوانم با حمایت از خود به دست بیاورم، محدودیتی وجود ندارد. امروز مسئولیت شخصی را میپذیرم و سهم خود را میپردازم.