2014-01-31، 07:53
یکی از اولین چیزهایی که در الانان شنیده ایم این بود که مجبور نیستیم رفتار غیر قابل قبولی را بپذیریم . این عقیده بمن کمک کرد تا بدانم دیگر نیاز به تحمل خشونت و ناسزا را ندارم و به من دیدگاههایی داد که حتی قبلا آنها رانمی شناختم . محدودیتهایی را انتخاب کردم نه برای کنترل دیگران
بلکه برای ارائه راهکار هایی به خودم . تا تشخیص دهم چه چیز قابل قبول و چه چیز غیر منطقی است و در مواجه شدن با آنها چه باید کرد
چندین سال بعد به خود می بالیدم . چرا که دیگر مشکلات قبلی را نداشتم تا اینکه ناگهان متوجه شدم تنها یک نفر است که رفتار غیر منطقی اش را می پذیرم . وقتی اتفاق بدی می افتاد یکسره خودرا سرزنش میکردم برای تلاشهایم ارزشی قائل نبودم . به خود میگفتم بی فکر .
تنبل و کودن هستم و هرگز چنین حرفهایی را به یک دوست نمیزدم . اما بعد متوجه شدم تا زمانی که با خودم همانند یک دوست با ارزش رفتار نکنم در مسیر بهبودی قرار نخواهم گرفت .
یاد آوری امروز
من به بیماری عادت گرفتار شده بودم زمانی که با تایید و عشق با خود رفتار کردم فهمیدم که بهبودی می یابم .
" به خودتان فرصت دهید که ذهنتان پاک باشد چرا که انسان همانی میشود که فکر میکند .
بلکه برای ارائه راهکار هایی به خودم . تا تشخیص دهم چه چیز قابل قبول و چه چیز غیر منطقی است و در مواجه شدن با آنها چه باید کرد
چندین سال بعد به خود می بالیدم . چرا که دیگر مشکلات قبلی را نداشتم تا اینکه ناگهان متوجه شدم تنها یک نفر است که رفتار غیر منطقی اش را می پذیرم . وقتی اتفاق بدی می افتاد یکسره خودرا سرزنش میکردم برای تلاشهایم ارزشی قائل نبودم . به خود میگفتم بی فکر .
تنبل و کودن هستم و هرگز چنین حرفهایی را به یک دوست نمیزدم . اما بعد متوجه شدم تا زمانی که با خودم همانند یک دوست با ارزش رفتار نکنم در مسیر بهبودی قرار نخواهم گرفت .
یاد آوری امروز
من به بیماری عادت گرفتار شده بودم زمانی که با تایید و عشق با خود رفتار کردم فهمیدم که بهبودی می یابم .
" به خودتان فرصت دهید که ذهنتان پاک باشد چرا که انسان همانی میشود که فکر میکند .
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه