2014-01-31، 07:50
حتی در کودکی ، آنقدر برای خود مسئولیتهایی بوجود می آوردم که هیچ جای تعجبی ندارد امروز که بزرگ شده ام ، یک انسان بسیار مسئولیت پذیر باشم . توجه به مسائل دیگران قبل از خودم و درگیرشدن در مسائل آنها بسیار راحت تر از پرداختن به خودم بود . وقتی متوجه شدم که این کار در واقع از خصوصیات مثبت من نیست بلکه نوعی خود فریبی است ، بسیار وحشت زده شدم . سعی کردم تاتمامی این چنین رفتارها و و معیارهایی را از خودم دور کنم . سعی کردم تا جاییکه امکان دارد خود محور و غیر مسئول باشم . خوشبختانه نتوانستم چنین تغییر ریشه ای در خود بوجود آورم . امروز پس از سالها همچنان مسئولیت پذیر بوده و همیشه چنین خواهم بود . اما امروز این خصیصه را ارج نهاده و هدیه ای ارزشمند میدانم که اگر به افراط نکشانمش بسیار کیفیت زندگیم را بالا می برد . اگرچه امروز کارهایی را که خود افراد برای خودشان میتوانند انجام دهند دیگر انجام نمی دهم ، سعی میکنم همیشه برای آنها و همچنین خود مفید باشم . الانان به من کمک میکند تا تعادل داشته باشم .
یاد آوری امروز
امروز دیگر سعی نمیکنم خصوصیاتی از خودم را محکوم کرده و خصوصیات دیگری را تایید کنم . من یک مجموعه هستم و وقتی تمام وجودم را میپذیرم میتوانم خودم را دوست داشته باشم .
"شکست ها و نقایص من به اندازه موفقیتها و استعدادهایم ، نعمت های خداوند هستند ومن برای هر دو شکرگذار هستم "
یاد آوری امروز
امروز دیگر سعی نمیکنم خصوصیاتی از خودم را محکوم کرده و خصوصیات دیگری را تایید کنم . من یک مجموعه هستم و وقتی تمام وجودم را میپذیرم میتوانم خودم را دوست داشته باشم .
"شکست ها و نقایص من به اندازه موفقیتها و استعدادهایم ، نعمت های خداوند هستند ومن برای هر دو شکرگذار هستم "
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه