2014-02-28، 10:39
قبلا دیگران را مسبب تمام ناکامی هایم میدانستم و معتقد بودم اگر بعضی اطرافیانم محو شوند زندگی شکل بهتری خواهد داشت!من وقتی قانون شکنی میکردم میگفتم دیگران هم خوب قانون میشکنند!پس من هم مجاز هستم!دیگران همه دروغ میگویند من هم باید دروغ بگویم!در برنامه بهبودی فهمیدم من مسوول اعمال خودم هستم نه دیگران'
و در مورد مسولیت های روزمره در زمان مصرف که کاری جز مصرف کردن و زندگی انگل وار بلد نبودم و در بهبودی به من اموختند که فعالتها را تقسیم کنم که زندگیم تکبعدی نبشد شامل: اعمال مربوط به جلسه رفتن و تماس با راهنما سرویس به تازه واردین بعد اعمال مربوط به خانواده مثل وقت گذاشتن و سرویس به انها و تفریح و مسافرت با انها، اعمال مربوط به نظافت شخصی، اعمال مربوط به دعا و مراقبه و ورزش و پی گیری سلامتی و............. خلاصه در بهبودی جایی برای ول گشتن وجود ندارد چون من انقدر زمان از دست داده ام که فرصت زیادی ندارم
و در مورد مسولیت های روزمره در زمان مصرف که کاری جز مصرف کردن و زندگی انگل وار بلد نبودم و در بهبودی به من اموختند که فعالتها را تقسیم کنم که زندگیم تکبعدی نبشد شامل: اعمال مربوط به جلسه رفتن و تماس با راهنما سرویس به تازه واردین بعد اعمال مربوط به خانواده مثل وقت گذاشتن و سرویس به انها و تفریح و مسافرت با انها، اعمال مربوط به نظافت شخصی، اعمال مربوط به دعا و مراقبه و ورزش و پی گیری سلامتی و............. خلاصه در بهبودی جایی برای ول گشتن وجود ندارد چون من انقدر زمان از دست داده ام که فرصت زیادی ندارم
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست