2014-04-22، 04:51
گریه هام
اشکایی که شبا تا صبح گونمو یواش یواش و
آروم نوازش میکنه و صبحا از خیسیه بالشتم بیدار میشم
همه ی اینا
از دلتنگی . خستگی . از دل شکستم
غروری که ب خاطرت پا گذاشتم روش نیست !!!
از پشیمونیمه از اینکه چقد ساده
قلبمو بهت دادم و ساده عشقی ک هوس بود
بعضی حرف هارو نمیشه گفت،باید خورد...
ولی حرف هارو نمیشه خورد،،،میمونه سر دل،،،میشه دلتنگی...میشه بغض...میشه همون وقتا ک خودتم نمیدونی چته!!!!
اشکایی که شبا تا صبح گونمو یواش یواش و
آروم نوازش میکنه و صبحا از خیسیه بالشتم بیدار میشم
همه ی اینا
از دلتنگی . خستگی . از دل شکستم
غروری که ب خاطرت پا گذاشتم روش نیست !!!
از پشیمونیمه از اینکه چقد ساده
قلبمو بهت دادم و ساده عشقی ک هوس بود
بعضی حرف هارو نمیشه گفت،باید خورد...
ولی حرف هارو نمیشه خورد،،،میمونه سر دل،،،میشه دلتنگی...میشه بغض...میشه همون وقتا ک خودتم نمیدونی چته!!!!
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست