2014-05-31، 06:25
زندگی نامه
محمودی در ۲۷ دی سال ۱۳۳۹ در حوالی میدان خراسان در شهر تهران به دنیا آمد. وی در محلههای قدیمی تهران، از کودکی با چاوشی خوانی حاجیانی که از مکه میآمدند آشنا شد. پس از فراغت از تحصیل به کار مطبوعاتی روی آورد[۱]، وی که به گفتهٔ خودش در فضای پیش از انقلاب و با توجه به سن کم او، جایی برای کار مطبوعاتی نداشت، پس از انقلاب در ۱۸ سالگی به یاری اشخاصی چون منوچهر آتشی، پرویز خرسند و محمود گلابدرهای به فضای مطبوعاتی وارد شد. وی سپس به کمک شهید مجید حداد عادل به صدا و سیما و با حضور میرحسین موسوی در روزنامه جمهوری اسلامی وارد این روزنامه شد.[۲] ورود او به عرصهٔ شعر و آشنایی با رموز آن در پی آشنایی با مهرداد اوستا صورت گرفت. وی تخلص سهیل را برای خود برگزید و هرچند اغلب با این نام شناخته میشود، کمتر از آن در شعر استفاده میکند. ترانه های سهیل محمودی توسط خوانندگانی چون : علیرضا افتخاری، شادمهر عقیلی، محمد اصفهانی، مانی رهنما، ناصر عبد اللهی، حمید حامی، حمید غلامعلی، مهران مدیری و... خوانده شده است.
محمودی در ۲۷ دی سال ۱۳۳۹ در حوالی میدان خراسان در شهر تهران به دنیا آمد. وی در محلههای قدیمی تهران، از کودکی با چاوشی خوانی حاجیانی که از مکه میآمدند آشنا شد. پس از فراغت از تحصیل به کار مطبوعاتی روی آورد[۱]، وی که به گفتهٔ خودش در فضای پیش از انقلاب و با توجه به سن کم او، جایی برای کار مطبوعاتی نداشت، پس از انقلاب در ۱۸ سالگی به یاری اشخاصی چون منوچهر آتشی، پرویز خرسند و محمود گلابدرهای به فضای مطبوعاتی وارد شد. وی سپس به کمک شهید مجید حداد عادل به صدا و سیما و با حضور میرحسین موسوی در روزنامه جمهوری اسلامی وارد این روزنامه شد.[۲] ورود او به عرصهٔ شعر و آشنایی با رموز آن در پی آشنایی با مهرداد اوستا صورت گرفت. وی تخلص سهیل را برای خود برگزید و هرچند اغلب با این نام شناخته میشود، کمتر از آن در شعر استفاده میکند. ترانه های سهیل محمودی توسط خوانندگانی چون : علیرضا افتخاری، شادمهر عقیلی، محمد اصفهانی، مانی رهنما، ناصر عبد اللهی، حمید حامی، حمید غلامعلی، مهران مدیری و... خوانده شده است.
آغاز من ، تو بودی و پایان من تویی
آرامش پس از شب توفان من تویی
حتی عجیب نیست، که در اوج شک و شطح
زیباترین بهانه ایمان تویی
احساسهایی از متفاوت میان ماست
آباد از توام من و ، ویران من تویی
آسان نبود گرد همه شهر گشتنم
آنک ، چه سخت یافتم :" انسان " من تویی
پیداست من به شعله تو زنده ام هنوز
در سینه من ، آتش پنهان من تویی
هر صبح ، با طلوع تو بیدار می شوم
رمز طلسم بسته چشمان من تویی
هر چند سرنوشت من و تو ، دوگانگی است
تنهای من ! نهایت عرفان من تویی
آرامش پس از شب توفان من تویی
حتی عجیب نیست، که در اوج شک و شطح
زیباترین بهانه ایمان تویی
احساسهایی از متفاوت میان ماست
آباد از توام من و ، ویران من تویی
آسان نبود گرد همه شهر گشتنم
آنک ، چه سخت یافتم :" انسان " من تویی
پیداست من به شعله تو زنده ام هنوز
در سینه من ، آتش پنهان من تویی
هر صبح ، با طلوع تو بیدار می شوم
رمز طلسم بسته چشمان من تویی
هر چند سرنوشت من و تو ، دوگانگی است
تنهای من ! نهایت عرفان من تویی
"اندکی صبر سحر نزدیک است"