2014-06-02، 05:44
راستش را بخواهم بگویم ، قبلا هر وقت از همه جا ناامید میشدم و کاملا احساس بدبختی میکردم ، به یاد خدا می افتادم و از او کمک میخواستم ! معمولا نتیجه هم میگرفتم ( زیرا رفتن به سمت خدا ، بخشی از سلامت عقل ما را برمیگرداند ). اما وقتی کارم راه می افتاد ( از نظر مادی و معنوی ) دوباره خودمحوری هایم اوج میگرفت! و خدا را کنار میگذاشتم...
وقتی به انجمن آمدم رابطه مادی من با خدا تبدیل شد به رابطه معنوی و روحانی...به این باور رسیدم که خدا همیشه مرا دوست دارد و بهترین ها را برای من میخواهد و تحت هر شرایطی هوای مرا دارد ( چه از او اطاعت کنم یا نکنم مرا حمایت میکند ) من به این درک رسیدم که اگر نخواهم زندگیم را به خدا بسپارم در نهایت ضررش به خودم برمیگردد و به خداوندی خدا هیچ آسیبی وارد نمیشود! لجبازی من با او ، فقط برای من ، بدبختی و فلاکت می آورد و چیزی از او کم نمی کند!
در حال حاضر سعی میکنم ، رابطه خوبی با نیروی برترم ( خدا ) داشته باشم ( معمولا این رابطه دارای فراز و نشیب های زیادی است و البته طبیعی است ) چون میدانم که هیچ چیز مادی و معنوی در این جهان وجود ندارد که بتواند جای خدا را برای من پر کند! همچنین میدانم بریدن و قطع کردن این رابطه چقدر میتواند برای من خطرناک باشد!
وقتی به انجمن آمدم رابطه مادی من با خدا تبدیل شد به رابطه معنوی و روحانی...به این باور رسیدم که خدا همیشه مرا دوست دارد و بهترین ها را برای من میخواهد و تحت هر شرایطی هوای مرا دارد ( چه از او اطاعت کنم یا نکنم مرا حمایت میکند ) من به این درک رسیدم که اگر نخواهم زندگیم را به خدا بسپارم در نهایت ضررش به خودم برمیگردد و به خداوندی خدا هیچ آسیبی وارد نمیشود! لجبازی من با او ، فقط برای من ، بدبختی و فلاکت می آورد و چیزی از او کم نمی کند!
در حال حاضر سعی میکنم ، رابطه خوبی با نیروی برترم ( خدا ) داشته باشم ( معمولا این رابطه دارای فراز و نشیب های زیادی است و البته طبیعی است ) چون میدانم که هیچ چیز مادی و معنوی در این جهان وجود ندارد که بتواند جای خدا را برای من پر کند! همچنین میدانم بریدن و قطع کردن این رابطه چقدر میتواند برای من خطرناک باشد!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه