2014-06-18، 09:15
عقل و احساس در جامعه مدرن و پیشرفته و دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم که روز به روز در حال پیشرفت و ترقی میباشد نقش بسزایی دارد.انسان در دنیای مدرن همانند ماشینی شده است که غوطه ور با افکار پیچیده اش به زندگی خود ادامه میدهد.انجایی که احساس حکومت می کند عقل نیست و آنجایی که عقل حکومت میکند احساس نیست.عقل به همراه خود منطق و استدلال را به وجود می آورد و حال آنکه احساس از درون دل سرچشمه می گیرد و عطوفت،عشق و مهربانی را در خود می پروراند.
عقل و احساس لازم و ملزوم همدیگر میباشند و این دو در کنار همدیگر معنا و مفهوم می یابد و مسلما افراط و تفریط در هر کدام معنایی ندارد اگر در جایی که لازم باشد انسان از عقل خود و در جایی دیگر از احساس خود به طور ایده آل و شایسته به کار گیرد خوب میباشد.بدون شک اگر عقل و احساس در انسان نباشد،انسان از انسانیت خارج شده و از درون تهی می باشد.
1-انسان از عقل خود به عنوان ابزار برتر در میان مخلوقات،پیشرفت و ترقی میکند و به متعالی میرسد.
2-احساس بعنوان نیرویی که از درون و باطن انسان سر چشمه می گیرد.
3-عقل را میتوان با قوّه تشخیص و قضاوت خوب و بد (خیر و شر)قلمداد کرد.
4- احساس را می توان واکنش آنی در مقابل رویداد پیش آمده در برخورد با مسائل دانست.
5-انسان با تجزیه و تحلیل از عقل و احساس خود در برابر مسائل پیش آمده سعی میکند راه درست را انتخاب کند
عقل و احساس لازم و ملزوم همدیگر میباشند و این دو در کنار همدیگر معنا و مفهوم می یابد و مسلما افراط و تفریط در هر کدام معنایی ندارد اگر در جایی که لازم باشد انسان از عقل خود و در جایی دیگر از احساس خود به طور ایده آل و شایسته به کار گیرد خوب میباشد.بدون شک اگر عقل و احساس در انسان نباشد،انسان از انسانیت خارج شده و از درون تهی می باشد.
1-انسان از عقل خود به عنوان ابزار برتر در میان مخلوقات،پیشرفت و ترقی میکند و به متعالی میرسد.
2-احساس بعنوان نیرویی که از درون و باطن انسان سر چشمه می گیرد.
3-عقل را میتوان با قوّه تشخیص و قضاوت خوب و بد (خیر و شر)قلمداد کرد.
4- احساس را می توان واکنش آنی در مقابل رویداد پیش آمده در برخورد با مسائل دانست.
5-انسان با تجزیه و تحلیل از عقل و احساس خود در برابر مسائل پیش آمده سعی میکند راه درست را انتخاب کند
هرگز توان خود را در تغییر دادن خویش دست کم نگیر