2014-07-28، 10:48
من در گذشته خداوند را مانند یک رئیس میدانستم که دنبال خطاها ی من است
وقتی کنترل زندگی دست من بود من راه را می دانستم و لی خیلی راههای تکراری و حتی کوتاهترین راه هم خسته ام میکرد
اما با ورود به جلسات خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت؛ او راه را بلد است ولی من هنوزم نگران و مضطرب.
کم کم به خدای عاشق و مهربان دارم ایمان میارم
وقتی کنترل زندگی دست من بود من راه را می دانستم و لی خیلی راههای تکراری و حتی کوتاهترین راه هم خسته ام میکرد
اما با ورود به جلسات خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت؛ او راه را بلد است ولی من هنوزم نگران و مضطرب.
کم کم به خدای عاشق و مهربان دارم ایمان میارم